من بودم و خلوت منو... ترانه های داریوش... تا زمستون ۹۲ که یکی اومد که نفس می کشید تو هوای داریوش💕 شدیم هم قدم، هم دل و هم صدای هم تو ترانه " شام مهتاب"🍁 باتو...باتو اگه باشم وحشت از مردن ندارم.لحظه هام پر میشه از تو وقت غم خوردن ندارم💑 کنار هم آرامش امروزمونو ساختیم، تو خوشی و ناخوشی کنار هم بودیم، حالا امروز هر دومون باور داریم که هزار برابر از روزای اول عاشق تریم... خدایا ازت ممنونم که هوای دل عاشقمونو داری🙏
لطفاً زیر 22 سال در تاپیکهای من شرکت نکنند، با تشکر. چون تجربه هاشون کاملا متفاوته. وقتی به این فکر میکنم که یه عده از آدما وااااقعا فاقد درک و فهم و شعور هستند، خیییلی از این دنیا میترسم. آقایون، درخواست دوستی ندیدکاربر جدید نیستم دوستای گلم