باید زندگیم تنوع داشته باشه و هیجان تا بتونم کنترلش کنم
من با کار و یادگیری هنر کنترلش میکنم
اما بازم یه روزاییی انگار هرچیم خوب باش باز از زندگی راضی نیستم همش دلم یه چیز تازه میخاد اما کار کردن خیلی برام خوب بوده
من تو روزایی که داغون بودم گرمی اشکای گونم افکار پر پیچ و خم ذهنم آشفته حالی اعصابمو هیچکس ندید جز خودم. هیچکس بلندم نکرد جز خودم، پس به حرمت «خود خوبم» حتی اگه هزار بارم زمین بخورم بازم بلند میشم و بهترین موقعیت و میسازم😉😉😌🌜 آقایون درخواست دوستی ندید میفهمید؟؟؟؟
سلام عزیزم میدونی منم حس نیکنم افسردگی رو دارم داییم اسفند اومده بود خونه مون عیدی بده من فکر کنم کم نشستم تو اشپزخونه کار داشتم اون موقع داشتم وسیله چرخ گوشتی که توش گوشت میره با کبریت تمیز میکردم اونم فکر کرد گوشه گیرم بعد ماه رمضون اون یکی داییم با زن داییم و پسرش اومدن خونه مون و تا موقعی که برن نشستم فقط فکر کنم یه بار چای بردم براشون
برای بیخوابی چی بهت داده بود نمی دونی چی خوبه قرص چند روزی خوردم ولی چون اعتیاد آوره وبیشتر از ۲ساعت باهاشون خواب نبودم حالا سنبل الطیب گرفتم دم کنم بخورم انشالله خوب باشه