اقا من دوساله ازدواج کردم
کار من و جاریم یکیه با این تفاوت که من یه شرکت کوچیک دارم و دو تا کارمند جاریم خودش تو خونه کار میکنه
قبل نامزدی من چند بار با این درموردکار حرف زدم
تا اینکه چند تا از همکارا زنگ زدن گفتن این خانوم همش زنگ میزنه میگه تو پشت سر ما حرف زدی
منم دیگه با جاریم کلا در مورد کار صحبت نکردم
تا اینکه ما نامزد کردیمو ازدواج کردیم و کلا اصلا هیچ همکاریی با هم نکردیم
من خداروشکر وضعیت مالی همسرم خوبه اما همسر اون خیلی خوب کار نمیکنه
ولی خوب درآمد خودش خداروشکر خوبه
ولی متاسفانه خیلی علنی حسادت میکنه
مثلا ما خونمونو که خریدیم وقتی بهش گفتیم کاملا رنگش پرید وبی حال شد
این درحالیه که خودش هم یک هفته قبل خونه خریده اما به هیچ کدوم از ما نگفته و ما خیلی اتفاقی متوجه شدیم خونه خریده