خیلی میترسم .....

بچم تو همون اوج بیماریش بر اثر استرس شدید سقط شد

رفتم سراغ تاپیک های قبلیتون ،حالم خیلی بد شد خیلی 

من خانواده شوهرم میدونستن بیماره و براش زن گرفتن،ولی خب با نزدیک شدن به ۳۰ سالگی مریضیش اوج گرفت،روزی ده بار بهش زنگ میزدندمادر و وپدرش ،اصلا شرایط خیلی بد که نمیتونم تعریف کنم،من خودم تحت درمانم براثر اتفاقی که تو اون زندکی برام افتاد تازه تونستم با آدما مثل گذشته ارتباط بگیرم و یک ماهه که شاغلم ولی هنوز جدا نشدم

عزیزم از خدا میخوام حال همسرتون ی جوری خوب بشه که همه ی این روزا یادت بره ،انشالله این بیماری کاملا از وجودشون خارج بشه 

یادآوری اون شرایط و حال همسرم خیلی حالمو بد میکنه ببخشید 

ولی قطعا با توضیحاتی که خوندم نوع بیماری هاشون یکی نیست با همسر من ،چون همسر من به قصد کشتن ... ولی بعدش پشیمون میشد و کلی گریه میکرد،آخرشم پلیس و پدرم نجاتم دادن ،پس از رحمت خدا ناامید نشو گلم

اگر تهران هستی کلینیک آکسون رو سرچ کن و برو ،من همسرم رو بزدم از لحاظ ظاهری و اخلاقی واقعا اوکی شد انگار که معجزه شده باشه ولی خب متأسفانه همون موقع ام روانپزشکش به من گفت که چون بیماری همسرم ریشه ژنتیکی داشته قابل درمان نیست،( بعضیا ژنتیکی ،بعضیا بر اثر نوع تغذیه،شرایط روحی،مخدر گل و ...) اینا کنترل میشن تا حد زیادی و خطرناک نیستن 

پس انشاالله همسر شما خوب میشن ،توکلتونو به خدا از دست ندید و از خودش بخوایید 

لطفا پیامم رو ریپلای نکنید چون مرور اون اتفاقات برام خیلی سخته

دکترش رو عوض کنید عزیزم

به نیت شفاش شروع کن هر روز یک صفحه یا بیشتر قران بخون .هیچ روزی بی قران خوندن سپری نکن.بخدا وقتی ختم بشه یه مشکلت حل میشه.و به نیت شفاش میتونی سوره یس هم بخونی به کرات.ناامید نباش.خدا حواسش بهتون هست.

نه بترس نه ناامید شو.تو بدترین حالت شوهرت بیمار میمونه خودتون که چهارستون تنتون سالمه.

خودت بزرگترین حامی این زندگی بعد خدا هستی.

خودتو نباز و از خدا برکت و سلامتی بخواه.

خدا نمیشه درد بده درمان نده.

مطمئن باش حواسش بهت هست.نیاز به حمایت کس دیگه نداری.

عزیزم دکترشو عوض کن شاید اصلا علایم بیماریش نیست تاثیر داروهاس

خواهرمنو تشخیص پارکینسون داده بودن داروها روز با روز بدترش میکرد طفلکو تا اینکه قطعش کردیم برگشت به حال اولش

البته قطع داروهای اعصاب روان باید زیر نظر پزشک باشه 

خدا ان شاءالله کمکت کنه و خودش راهی پیش پات بزاره

خیلی ناراحت شدم برات زردیس جان😔خدارو قسم به طفل شش ماهه رباب الهی شادی به زندگیتون برگرده شوهرت سلامتیشو به دست بیاره

زردیس از کار بیرونش نمیکنن فوقش بازنشسته میشه 

نمیخوای ببریش دکتر بستریش کنی

اره باز کار براش خوب بود چند ساعت می‌رفت بیرون حال و هواش عوض میشد، تو این روزا هوای دخترت هم داشته باش

عزیزم تا حالا شوک درمانی رو امتحان کردین؟