یجورایی ازدواج سنتی البته خیلی سنتی
قراره عقد کنم با کسی که نه اون منو دیده نه من اونو
البته عکسامونو دیدیم
خونواده ها راضین خودشم جوری که تعریف میکنن خیلی مشتاقه
راستش هنگ کردم
میترسم اون چیزی نباشه که من میخام
یا اون منو نخاد
اماهمه میگن موقعیت پسره خوبه از دستش نده
بنظرتون چیکار کنم؟؟
نکن
درست نیست عزیزم
خوب میان خواستگاری یه مدت محرم میشین
خب چه عجله ایه چرا چند وقت باهم زفتو امد نمیکنید بعد اوکی بود عقد کنید
چرا همو ندیدین؟خارج از کشوره
قطعا این ازدواج اشتباهه
یعنی چی باید اول همو ببینید،میگن این تعریف میکننو بریز بیرون
وا خب یبار همو ببینین بعد..خیلی سخته؟
عاقلانه نیس
ادم جرات نمیکنه با کسی که شناخت نداره حتی بره مسافرت شما حرف از ازدواج میزنی؟!
ما با کسی که دیدیم و دیده ازدواج کردیم هرروز یه حرص جدید از دست خانوادش میخوریم.... بگو این شازده از الان وقت نداره تشریف بیاره زنشو ببینه بعدا هم همش وقت نداره
من جای تو باشم نمیکنم
يا خود خدا مگه هنوزم اينطوري ازداج ميكنن ٢٠٠ سال پيش بود كه نديده به عقدهم درميومدن
نكن دختر قشنگم بشين درسات رو بخون كار خوب پيدا كن مردها هميشه هستن
موقعیتش چطوره
مثل این میمونه با چشمای بسته بخوای بین راه سقوط و راه درست یکیو واس تمام آیندت انتخاب کنی... از من میشنوی اصصصلا این کارو نکن. اول قشنگ آشنا بشید بعد. در غیر این صورت نه. دختر یعنی نمیدونی چه ریسکیه این؟؟؟؟
