یکی از همکلاسیا دانشگاهم که باهش دوست شده بودم شوهرشم تو دانشگاه مایه باهش صحبت کردم در مورد یک اقایی که اشنای خانوادگی ماین این دوستمم رفت به شوهرش گفت با اینکه قسم خورد به کسی نمیگه منم خدایی حرف بدی نزدم حالا رفتن برای اون اقاهه بیچاره شایعه درست کردن و انداختن گردن من