2737
2739

یه خانومه بود پیر بود نیازمند بود انگار بعد نشسته بود گوشه  پیاده رو بعد خم شده بود به بغل اصن انگار غش کرده ‌. یه بلایی سرش اومده . بعد مردم دیدم پول مینداختن براش . 

من سریع سرمو برگردوندم . موقع برگشت به مامانم گفتم گفت نشسته که . انگار یه لحظه دیدم تکون داد دستشو‌ . 

ولی خیلی استرس گرفتم اونو دیدم ‌. الان پانیک شدم . مطب دکترم . تو همون خیابون بود ‌. رشت . چیگار کنم . 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
اصن نفهمیدم چیشد  یکم واضح تعریف کن

منم همینطور

پانیک چیه؟

‌قطره، دلش دریا می‌خواست. خیلی وقت بود که به خدا گفته‌بود.هر بار خدا می‌گفت «از قطره تا دریا راهی‌ست طولانی. راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا شدن نیست.»قطرہ عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد. قطره روان شد و راه افتاد. قطره از دست داد و به آسمان رفت. و هر بار، چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت «امروز، روز توست! روز دریا شدن.» خدا قطره را به دریا رساند. قطره طعم دریا را چشید. طعم دریا شدن را. اما...روزی قطره به خدا گفت «از دریا بزرگ‌تر، آری از دریا بزرگ‌تر هم هست؟» خدا گفت «هست.»قطره گفت «پس من آن را می‌خواهم. بزرگ‌ترین را. بی‌نهایت را.»‌خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت: «اینجا بی‌نهایت است.»آدم عاشق بود. دنبال کلمه ای می‌گشت تا عشق را توی آن بریزد. اما هیچ کلمه‌ای توان سنگینی عشق را نداشت. آدم همه‌ی عشقش را توی یک قطره ریخت. قطره از قلب عاشق عبور کرد. و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید، خدا گفت «حالا تو بی‌نهایتی، زیرا که عکس من در اشک عاشق است :)
آره دیگه ‌. من سریع سرمو برگردوندم . چون خیلی این چیزا بهم تسترس میده . ام اسم دارم . استرس برام بده ...

راستی نشانه های ام اس چیه

صلوات بفرستید ثواب صلوات ب اندازه قطرات باران بی شمار است
2738
آقا ام اسو ول کن . الان من پانیک شدم . البته یکم بهترم . 😑😪

وا منم کنجکاوم تازه منم پانیک دارم ولی مثل شما خودمو غشی نمیکنم😑

صلوات بفرستید ثواب صلوات ب اندازه قطرات باران بی شمار است
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687