میخوام طلاق بگیرم مامانم میگه خودکشی میکنم …

هنوز ازدواج نکردیم و نامزدم ، نمیتونم دیگه ادامه بدم باهاش قبل از عقد چندین بار بهم خیانت کرده بود حتی من فیلمشو دیدم تو گوشیش فیلم خودشو ی زنه باهم بودن … اوایلم وقتی با من بود با یکی سالگردشونو جشن میگرفت سالگرد دوستی من انقد دوسش داشتم چشامو بستم رو همه ی اینا و بخشیدمش حالا کاری ندارم اینا واسه قبله ولی نمیدونم چرا الان هی میوفتن ب یادم و میگم چرا بخشیدمش دیگه دوسش ندارم  حدود یک ماه پیش رفته بودیم بیرون چهارتایی با دوست خانوادگیمون و نامزدش ک من خیلی معذبم پیششون رفته بودیم ی جایی مثل جنگل بود و من ی جوری ام ک ببخشید دسشویی  زیاد میرم هر سری بهش گفتم بیا بریم قیافه میگرفت عصبی میشد ( نمیذاره خودمم تنها برم ) دیگ دیدم باز بهش بگم بریم دسشویی عصبی میشه گفتم خودم برک پاشدم بهش گفتم من میرم دسشویی میام یهو جلوی اونا داد زد هوی کجا میری سرتو اانداختی پایین مثل گاو داری میری از اون روز کلا قلبم شکسته درسته اون لحظه از ترسم ماجرارو کش ندادم و بخشیدم ک بیشتر جلوی دوستش تحقیرم نکنه ولی الان نمیتونم قبول کنم اصلا خیلی خجالت کشیدم جلوی اونا خیلی همه جوره اذیتم کرده حالا اینی ک گفتم ی بخش خیلی کوچیکه الان تصمیم دارم جدا شم ولی یکم دو دلم فقط هم بخاطر اینه ک رابطه کامل داشتیم و مامانم بدتر از اون اذیتم میکنه میگه ابرومونو میبری نباید طلاق بگیری دیشب هی میگفت معلوم نیس کی پُرت کرده میریم پیرینت گوشیتو میگیرم ببینم با کی حرف میزنی و فلان گفت میرم خودکشی میکنم من نمیتونم تحمل کنم ک پشت سرت چیزی بگن تو فامیل چیشد ک یهو دوسش نداری …. نمیدونم چیکار کنم این حرفشم ک میگه خودکشی میکنم خیلی عصبیم کرده میگه من جهیزیه گرفتم برات نباید تموم کنی میگم خب مگه قراره بعد از این تا اخر عمر تنها بمونم بلاخره ی روزی ازدواج میکنم با یکی میگه اون یکی غلط کرده من نمیتونم ادامه بدم باهاش چون هر روز ی اخلاق بدی ازش میبینم ی طوریه ک ما توی ماه شاید یه هفته رابطمون خوب باشه بعدش فقط دعوا و قهر واقعا کسیو هم ندارم میشه بگین بهترین راه چیه اینم بگم ک ما تازه نامزد کردم ب ی سال نکشیده