قبلا باباشم خیلی بخاطر حواس پرتی و خنگیش حرص میخورد البته بخاطر همین خنگیش زندگیشم بالا کشیدن ولی قبلا دلم براش میسوخت و دوسش داشتم و همه سعیمو کردم نزارم اذیتش کنن ولی الان خستم دیگه از دستش زیادی خنگه اگه ی نفر هزار بار هم خرابش کنه بازم بهش اعتماد میکنه تو خونه هم هی باید بگم این کارو بکن اون کارو نکن انگار دوتا بچه دارم یه ذره فکر نمیکنه والا که از یه بچه ۴ساله هم کمتر میفهمه و اینکه خیلی هم ادعاش میشه حالیشه خیلی همیشه هم گند میزنه ، تو زندگی ما جای مرد و زن برعکس شده .
جمله ی آخرت خیلی تامل برانگیز بود هر چی حرف و صفت ناجور بود به شوهرت نسبت دادی بعد گفتی جای مرد و ز ...
نه منظورم اینه معمولا مرد تصمیمای زندگی رو میگیره زن روحش لطیفه نباید همش فکر بیرون خونه و قرض و کلاه گذاشتن بقیه سر شوهرش هم باشه و فکر کار خونه و بچه داری و اینا هم باشه
چرا با ایشون ازدواج کردین؟ بالاخره دوران خواستگاری و آشنایی میزان ای کیو مشخص میشه، الان که ازدواج کردی باید مسئولیت انتخابت رو بپذیری و تحقیرش نکنی، به کار بردن مدام لفظ خنگ برای نابودی یه نفر کافیه
نه منظورم اینه معمولا مرد تصمیمای زندگی رو میگیره زن روحش لطیفه نباید همش فکر بیرون خونه و قرض و کلا ...
اتفاقا خانوما ذهن مدیریت گر دارن و چون به جزئیات توجه میکنن بهتر میتونن برنامه ریزی کنن
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔