ی سال قبل قرار شد باهم آشنا بشیم
اگه اوکی بودیم واسه ازدواج
ی ماهه از کارم اومدم بیرون
عصری تلفنی حرف میزدیم، گف دیگه کار نمیکنی
گفتم ن، ارزش نداره برا چندرغاز برم
کلا دیگه نمیرم
گف برنامت چیه، سرکار ک نمیری، ازدواجم نمیکنی
بعد گف کو خاستگار و خندید
پشت سرش گف الان ن پسرا داماد میشن، ن دخترا عروس
در حیاط زنگ خورد، دیگه نشد ادامه بدم، گفتم برم درو باز کنم
گف برو شاید خاستگار بود و خندید
گفتم شاید و خدافظی کردم
چجوری رفتار کنم
دیگه بهش زنگ نزنم؟
پیام کلا نمیدیم اینستا قطع شده، فقط روزی یکی دوبار زنگ
الان من از فردا دیگه زنگ نزنم، اگه زنگ زد گله کرد
چرا زنگ نمیزنی چی بگم؟