2777
2789
عنوان

ب این بشر من چی بگم

234 بازدید | 18 پست

ی سال قبل قرار شد باهم آشنا بشیم

اگه اوکی بودیم واسه ازدواج 

ی ماهه از کارم اومدم بیرون 

عصری تلفنی حرف میزدیم، گف دیگه کار نمیکنی

گفتم ن، ارزش نداره برا چندرغاز برم

کلا دیگه نمیرم 

گف برنامت چیه، سرکار ک نمیری، ازدواجم نمیکنی

بعد گف کو خاستگار و خندید 

پشت سرش گف الان ن پسرا داماد میشن، ن دخترا عروس

در حیاط زنگ خورد، دیگه نشد ادامه بدم، گفتم برم درو باز کنم

گف برو شاید خاستگار بود و خندید

گفتم شاید و خدافظی کردم

چجوری رفتار کنم

دیگه بهش زنگ نزنم؟ 

پیام کلا نمیدیم اینستا قطع شده، فقط روزی یکی دوبار زنگ

الان من از فردا دیگه زنگ نزنم، اگه زنگ زد گله کرد

چرا زنگ نمیزنی چی بگم؟ 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب غیر مستقیم خواسته تکلیفت رو بدونی.اصلا واکنش نشون نده چون غرورتم جریحه دار میشه.محلش نذار و به روی خودت نیار.هرچی هم پرسید نگو از چیزی یا حرفی ناراحت شدی.خوشحال و شاد و شلوغ خودتو نشون بده جلوش و به چند تا حرکت بسوزونش.

بگو کار پیدا کردم اگر حرف زدنش عوض شد بدون یکی رو میخواد خرجش رو بده بکوبش به سقف بره پی کارش

وضعیت مالیش خوبه

نیازی ب کار من نداره

میخاسم از کارم بیرون بشم باهاش مشورت کردم 

گف دوس نداری نرو

اما از روزی ک بیرون شدم، ی بار دیگم گف زندگی الان هرجا بالاس، باید زن و مرد هر دو کار کنن

باز امشب گف برو سر کار خرج پاستیلمون در بیاد و خندید

گفتم تو کار میکنی دیگه، گف من واسه چیزای دیگه خرج میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز