واس ی عده دنیا اینجوریه ی عده دیگه عجیب خوشن همه چیشون رواله خانواده خوب خواهر برادری خوب شوهر خوب بچه سالم همه چی خدایا برای عدالتت شکررررررر
چقدر دردت شبیه دردهای من هست منم وقتی مادرم مریض بود روزی هزار بار مردم روح من هم با مادرم رفت دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه دیگه هیچی اهمیت نداره و چقدر این حال بد سخت هست بعضی وقتا میگم خدایا زخمی تو قلبم گذاشتی فدای بزرگیت بشم که خودت هم نمی تونی مرحم بگذاری روش .
بجاش تو براش سنگ صبور باش
عادت کردم خدا همیشه یجور بهم درد داده ولی این یکی خیلی سنگینه
شوهرم مطلقا خودشو کسایی که مثل خودشن و مسلمان میدونه بقیه یا مرتدن یا منافق و یا کافر. الان یه سال و نیمه خونه پدرم نمیاد خواهرم ۳ ازدواج کرده نزاشته برم خونش یه اونیکی خونه خریده ۲ ساله ولی من هنوز ندیدمش... چون اینو حق خودش میدونه.. میگه تولد حرام ارایش حرام بازار ارایشگاه عروسی حتی جشن های ساده تولد نوروز یا حتی لاک برا دختر یکسالم.اهنگ همه چی حرام.. نمیزار جاییی برم. زندانیم کرده . هفته یا دوهفته یکبار میبرتم خونه پدرم. و تمام. ریشاشو بلند کرده سبیلشو تراشید خدا میدونه چقدر زشت شده میگمم درستش کن میگه سنت پیغمبره توهین نکن کافر میشی . خلاصه حس میکنم بدترین ادم رو زمینه... انقد درحقم بدی کرده به اسم دین و سنت که از هر دوش زده شدم. خدا هم که نمی بینه مارو .... زجر کشیدنم جالبه انگار.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
