2777
2789
عنوان

جاریم

| مشاهده متن کامل بحث + 526 بازدید | 23 پست
باهاش رفت و آمدت رو قطع کن لازم نیست هر کسی عذرخواهی کرد عذرخواهی رو بپذیری میتونی بسپاری به عدالت ...

رفت آمد ک من ندارم 

شوهرم میره حالا ی وقتایی 

من نمیرم 

امروزم دیگ گفت بریم 

روش زمین ننداختم 

دقبقا من بعد اون همه حرفاش 

اومده عذرخواهی 

هیجی نگفتم بهش 

دقیقا م خودمم متعجب شدم  این آدمی  بیاد اینجور بشه  خیلی من فک نمیکردم بعد اون همه ...

من میگم ببخشش برای آرامش ذهن خودت

اما این ب معنی فراموش کردن کاراش نیست 

ازش دور باش و طوری رفتار کن انگار وجود نداره


ان شاالله خدا بهت ی نی نی خوشگل ب زودی میده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم باید ازین جور آدمهای سمی دوری کرد.اینطوری ارامشتون بیشتره نیازی نیست باهاش رفت و امد داشته با ...

بله من همینجور بودم 

امروز دیگ شوهرم ک گفت 

وگرنه قبلا خودش تنهایی میرفت 

اون همینجور کلا ب هر بهانه دنبال بحث بود 

برعکس من 

ک ینی اصلا حوصله اینارو ندارم بحث و .... من با شوهرم حتی بحث نمیکنم 

این چند وقت همش خسته بی حوصله مریض 

ولی رفتارش متعجب شدم 

چرا یهو اینجور شد 

من فک نمیکردم اون همون آدمه باشه 

من میگم ببخشش برای آرامش ذهن خودت اما این ب معنی فراموش کردن کاراش نیست  ازش دور باش و طوری ر ...

آره من ک دورم ولی دیگ امروز شوهرم گفت بریم 

گفت این جند وقت همش تو خونه و بیمارستان بودی مریض ی حال هوایی عوض کن  

بله من همینجور بودم  امروز دیگ شوهرم ک گفت  وگرنه قبلا خودش تنهایی میرفت  اون همین ...

عزیزم بزرگواری خودت رو نشون دادی که رفتی.

شاید همسرش مجبورش کرده تماس بگیره و یا واقعا خودش عذاب وجدان گرفته.

آره من ک دورم ولی دیگ امروز شوهرم گفت بریم  گفت این جند وقت همش تو خونه و بیمارستان بودی مریض ...

خودتو حبس نکن اتفاقا برو بیرون تو جمع خوش باش لذت ببر از زندگیت فقط این بنده خدارو فاکتور بگیر کلا

عزیزم بزرگواری خودت رو نشون دادی که رفتی. شاید همسرش مجبورش کرده تماس بگیره و یا واقعا خودش عذاب وج ...

هپین دلیل نمیدونم 

اصلا آدمی نبود همچین رفتاری داشته باشه 

بچه اش مریض بود بردنش شهر دیگ 

منم شوهرم گفت برادرم تنهاست اینا 

اگه بشه ک برم 

گفت تو اگه بگی میرم اگه ن می مونم پیشت 

دیگ گفتم برو 

من اینجا تنها تو خونه 

نمیدونم چی گذشته 

عذاب وجدان یا حرف کسی 

چون اصلا ادمی نبود ک بگی معذرت خواهی و ...

منم هر بار ک بحث کرده و حرفی زده هیجی نگفتم بهش 

چون واقعا منتظره چیزی بگی 

و من حوصله ندارم واقعا ک بحث چیزی کنم 

ولی تعجب کردم 

این همون ادمه


خودتو حبس نکن اتفاقا برو بیرون تو جمع خوش باش لذت ببر از زندگیت فقط این بنده خدارو فاکتور بگیر کلا

تو هر جمعی برم هست 

این خانم 

برعکس من ک  کلا اهل بیرون رفتن مخصوصا تو جمع فامیل و آشنا ها نیستم 

اوشون همیشه حضور فعال 

ولی دیگ آمار من ب همه میده من نباشم 

من خودم اخه سخته 

دوباره مث قبل شدم تازه ی کم عفونت لگن خوب شده بو 

قبلش ک نمیتونستم حرکت کنم درد لگن و پاو کمر درد 

ی مدت بستری بودم و بیمارستان  


منم همینجور واقعا بار ها شده دلم شکسته با حرفاش ولی  رفته امروزش کلا متعجب کرد منو

خوب چون جات بودم تجربمو گفتم 

ولی چیزی که بعد ده سال که خیلی هم دیره بهش رسیدم اینکه خودمو دوست داشته باشم و ادم های سمی زندگیمو حذف کردم برا همیشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792