امروز میگفتم که ادمو از هر چی منع کنن بیشتر به اون کشش پیدا میکنه داییم برگشته میگه اره میبینی بابات از آرایش بدش میاد تو ارایش میکنی
ی بارم برگشته به زندایی بی نمکم میگه
خدایا خودت بم ارامشبده از دست اینا اخه داییم چرت و پرت زیاد میگه
بعد اومده عکس دوست اون یکی داییمو (که من ی زمانی دوسش داشتم شایدم دارم)با دوست دخترش نشون خالمو من میده اخه ب ما چ
زنداییم ازون رو مخ تر