من برا بچه خودم تحملم زیاد شده بود بالاخره ۳۱ سالم بود ولی یه بار موقع واکسن خواهرزاده ام بالا سرش بودم واکسنش رو بالای زانوش می زدند یعنی به پشت خوابیده بود و من صورت ماهشو می دیدم
قشنگ تو چشمای من داشت نگاه می کرد طوری لب برچید و بغص کرد که انگار با بی زبونی به من گفت اخه این فلان شده مگه من چیکارش کردم که منو اذیت می کنه هنوزم که بچه ۱۹ سالشه من یادش میفتم جیگرم اتیش میگیره