جاری👻😁

اصلا بهش رو ندا بگو به کس و کار خودت بگو کمکت بدن به منچه پرووو

چند بار زنگ زد جواب نده بعد از چند ساعت خودت زنگ بزن بگو دستم بند بوده یه بار بگو رفتم بیرون یه بار بگو مهمون داریم و هزار تا حرف دیگه چند بار که نری خودش دیگه می‌فهمه 

فک کرده سنت کمه هر حرفی بگه گوش میدی می‌تونه راحت ازت کار بکشه 

دیگه انجام نده بهونه بیار نرو اصرار هم کرد برو بشبن تو خونش کاری نکن خودش مثلا بگه اینارو مرتب میکنی خیلی سر حوصله مرتب کن باز برو بشین سر جات بگو بی زحمت یه چایی برام میریزی گفت خودت بریز بگو راحت نیستم برم سر وسبله هاتون نکه خودم بدم میاد گفتم بگم شاید توهم دوست نداشته باشی برا بچه هام بگو مسئولیت داره برام نمیتونم نگهشون دارم اگه گفت اشکالی نداره بگو واقعا دلشو ندارم  اینقد دوسش دارم خدایی نکرده چیزیش بشه عذاب وحدان میگیرم 

هر چند وقت یبار تو کلیپی فیلمی بیرونی دیدی بچه ای سرو صدا میکنه بگو من اصلا تحمل سر صداو بچه ندارم نمیدونم چطور مخوام بچه دار شدم نگهش دارم 

اصلان هم خونش نرو تا میتونی بلکه اصرار کنه

از همین الان برا خودت خط قرمز بزار

غیر مستفیم به همه بفهمون الکی خونه کسی نمیری تا دعوتت نکرده 

بگو دوست ندارم یهو برم خونه کسی مشکلی تو خونش باشه یا شرایطشو نداشته باشه حس بدی بهم میده برا همین کلا خوشم نمیاد نمیخواد خودشونو اسم ببری میتونی اصلا از فامیلا خودت مثال بزنی

هرچقدر الان باهات راحتن بعد ازدواج چند برابر میشه پس سعی کن همیشه مودب و خوش رو باشی ولی کلی خط قرمز برا خودت بزار که بعد ازدواج که انتظارا خیلی ازت بیشتر میشه و خط قرمزات  کمتر میشه به مشکل نخوری 

قبول کن مقصر خودت بودی الآنم تا خونت نرفته تو اون ساختمون دمش رو قیچی کن که فردا بری هزارتا مشکل برات درست می کنه 

چیزی نگو کلا اگه اونجا بودی هر کاری بهت داد بهانه بیار انجام نده بگو مثلا حالم خوب نیست و....اگه هم زنگ زد جواب نده بعد چند ساعت جوابشو بده بگو گوشیم مثلا رو سکوت بوده ازش تا میتونی  فاصله بگیر 

من بودم میریم داره هی پرروتر میشه میگفتم عزیزم زیاد کمک کنیم بهت، خوش میگذره میترسم سر سال سومی را بیاری

دفعه بعد گفت باید رک بگی من نمیتونم کمکی کنم به فکر یه پرستار باشید 

با عزیزم و فدات شم نمیتونی از خودت دفاع کنی گاهی باید رک و مستقیم حرفتو بزنی