خوبه خداروشکر همه چیزش اوکیه
ولی هرچی هم رفاه دارم و ارامش،،، بازم ته دلم یه احساسی دارم که ایکاش مجرد بودم یه خیال راحت، بی مسولیت، چندروز سفر بی دغدغه...
ولی متاهلی و مادربودن یه مسولیت بزرگه همش نگرانی برای حال و اینده بچم و زندگیم ...
شوهرم که براش درددل میکنم میگه برو مسافرت با دوستات تا چندهفته من مواظب دخترمم تا اعصابت اروم بشه..ولی واقعا نمیتونم..همش دلم نگرانه ..فک میکنم به روانشناس یا مشاور نیاز دارم که اروم بشم..