ببین من خودمو برات مثال میزنم! من قبلا خیلییی حساس بودم همش گیر میدادم ولی در عین حال دلم میخواست محدود نباشه ینی کاملا کارم با ذهنم تناقض داشت و خودم میفهمیدم... الان یسال گذشته و شاید ازون رفتاری ک داشتم فقط یک سومش برام مونده! ینی ب خودم اومدم گفتم چرا انقد اذیتش میکنم ؟ چرا هی گیر میدم غر میزنم؟ چرا هی یچیز عادی تو گوشیش میبینم سوال پیچش میکنم ؟ با خودم گفتم خب همین کارو میکنم دو روز دیگ میگ تو منو محدود کردی اعتماد نکردی بهم و میره سمت یکی ک پیشش راحت باشه هی گیر نده بهش 💁🏼♀️ الان جوریه ک واقعا اگ کارش خوب نباشه بهش میگم و سعی میکنم گیر الکی ندم! ینی ب چک کردن پروفایل و جواب دادن دایرکت وقتی خیلی محترمانه و در حد جوابِ ریپلایِ و این چیزا دیگ اذیتم نمیکنه... وقتی از این گیر دادنا کم کردم دیدم واقعا دوتامون آرامش داریم چون من انقد دعوا میکردم همش اعصابمون خورد بود 😑 ولی الان محدودش نمیکنم! گیر الکی نمیدم! واس نظر و سلیقش و هرچیزی براش احترام قائل میشم و اونم متقابل انجام میده چون رفتار منو میبینه!
شما الان یچیزی دیدی ولی نزار بفهمه فکرت کجاها رفته سعی کن باهاش رفیق باشی و آزادش بزاری! من ب این باور رسیدم ک اگ کسیو تو قفس نگه داری و کاری نکنه هنر نیست اینکه یکی آزاد باشه و پایبند باشه مهمه! اگ چیزی دیدی شک کردی ب روش نیار غیر مستقیم بپرس ازش یجوری ک یدستی بزنی ببینی خودش چیزی میگ یا ن گریه زاریم نکن خودتو قوی نشون بده اصلا نزار ضعفت و تو مسائل ببینه:) حتی اگ چیزیم دیدی همون لحظه واکنش تند نشون نده چون ممکنه حرفای خوب و عکس العملای خوب و نتونی نشون بدی و حق ب جانب میشه بجاش مدرک جمع کن! ببخشید طولانی شد 🥲💙