راستش من از بچگی دختر شاد و زرنگی بودم تا اینکه پدرم با کاراش منو تبدیل کرد به یه دختری که از دختر بودن فقط ظاهرش رو داره ، پدرم یه مرد به شدت مذهبیه که منو از ۵ سالگی با کتک وادار کرد روسری بپوشم بزرگتر که شدم وقتی ۱۵ سالم بود یادمه یه کفش عروسکی قرمز داشتم از روزی که خریدم اصلا نزاشت بپوشم میگفت دختر خوب نباید قرمز بپوشه و مدام میگفت نباید برات میخریدم و این شد عقده برام حتی تا الان که ۲۳ سالمه مثل ناظم مدرسه ناخنامو نگاه میکنه میگه باید تا ته بگیری ، موهات یه خورده هم نباید بیرون باشه ، من وقتی دانشگاه رفتم تصور کنید با ابروهای خیلی پر و صورت اصلاح نشده کلی مسخره شدم چون دخترم و نباید از این کارا کنم در حالی که دخترای دیگه ........
حالا دیگه میدونه اشتباه کرده منو اینقدر محدود کرده چون همه دخترای فامیل با ظاهر آراسته هم سرکار استخدام شدن هم ازدواج کردن ، جدیدا بهم میگه برو به خودت برس ولی من تمام احساسات دخترانم از بین رفته و دیگه الان برام هیچی فایده نداره دیگه خیلی دیر شده برای تغییر کردن