سه ساله ازدواج کردم ۶ ماه بعد از عقد همسرم بیکار شد و بخاطر کرونا شغلشو از دست داد هزار تا بالا پایین و بدبختی و فشار روحی روانی و بدهی رو تحمل کردم بعد از ۲ سال عقد با هر سختی بود اومدیم خونه خودمون و عروسی نگرفتیم و الان نزدیک به یک ساله داریم تو این خونه زندگی میکنیم و از وقتی که خونه خودمون رو اوکی کردیم من دارم شغل خونگی انجام میدم و درآمدم خوبه همسرم ۱۵ روزه کار پیدا کرده از بعد عید به بعد هیچچچچ هیچ منبع در آمدی نداشت و وسیله های شغلش هم فروخته شد دونه به دونه و صفر شدیم و تو این یکسال من خیییلی خرج خونه و زندگی و قسط ها کردم از بعد عید که دیگه تمام و کمال با من بود همه چی از رفتار همسرم خسته ام یه روز خوبه یه روز بده و گاهی دلم نمیخواد یک ثانیه زندگی کنم وقتی زندگی بهش فشار میاره سر من خالی میکنه وقتی خیلی پره دسته بزن داره و کنترل نداره الان ۶ ماهه به فکره طلاقم و فقط یه سری حرف ها که زندگی درست میشه تازه کار پیدا کرده پول دستش بیاد تغییر میکنه باعث شد اقدام نکنم ولی من از نمک نشناسی و بی محبتی همسرم خیلی داغونم در حدی که یه شاخه گل هم نمیخره وقتی بهش میگم میگه من فکرم درگیره میگم یک شاخه گل ۲۰ تومنی چه ربطی به فکر تو داره. نمیدونم ولی من توقع داشتم وقتی مثل مرد با چنگ و دندون زندگیمو جمع کردم رفتاره خیییلی محترمانه تری ازش ببینم احساس میکنم دیگه همه چیز رو گذاشته رو حسابه وظیفه
دوست مهربونم میشه برای سلامتی پسرم یه صلوات مهمونم کنی🌹🌹تیکر تولد دو سالگی قلب مامانه😍😍انشالله خدا به حق آقا امام زمان به زودی دامن همه منتظرا ها رو سبز کنه 🙏🏻🙏 من ریختم در رگ تو شیره جان ❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان🌹این هم نفسی چه حس و حالی دارد🌹در پیکر من دو قلب دارد ضربان ❤
کل بار خونه رو دوش تو باشه و همسرت کاری نکنه واقعا سخته
بهش بگو مثلا یه مدت یک ماهه دیگه بهت فرصت میدم که یه شغلی پیدا کنی و اوضاع زندگی رو تغییر بدی که اگه نتونست دیگه ازش جدا شو البته اگه بحث دوست داشتن نیس