امروز دخترما بردم کلاس زبان و بعدم بیرون یه تعداد خرید داشتم رفتم انجام داد و اومدم دنبالش هنوز کلاسش تموم نشده بود هوام گرم رفتم توی سالن نشستم یه خانمی اونجا بودن هی با من حرف میزدن و خیلی از برادرشون میگفتن یهو دخترم اومد پیشم اصلا باورش نمیشد که من دختر این سنی دارم همش میگفت خواهرته اصلا بهت نمیاد و داری گول میزنی و اینا نهایت ۲۵ سالت باشه خخخ خیلی خندم گرفته بود