چندبار مچش رو گرفتم قول داد بهم که همه چی تموم شده سیمکارت جدید براش خریدم چندبار بازم مچش رو گرفتم فهمیدم با اون زن در ارتباطه،از زمان مجردیشون عاشق هم بودن،واقعا درمونده شدم چیکار کنم چه برخوردی کنم،اون خانم متاهله
عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀
من شاید امروز روز آخر باشه اینجام .شاید کلا برم ... فقط نمی دونم چرا000دیونه نشم خیلی خوبه ...فقط نمی دونم حکمت خدا چی بوده تورو سر راه من قرار داده ...من تاحالا دل کسی نشکستم چرا خدا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میشه بپرسم چرا شوهرتو دوست داری هنوزم با وجود خیاتت؟ چرا من امثال شمارو نمیتونم درک کنم؟
تو بچت کار بد کنه دورش می اندازی
من شاید امروز روز آخر باشه اینجام .شاید کلا برم ... فقط نمی دونم چرا000دیونه نشم خیلی خوبه ...فقط نمی دونم حکمت خدا چی بوده تورو سر راه من قرار داده ...من تاحالا دل کسی نشکستم چرا خدا
شوهرموتاپای طلاق می بردم وحسابی می ترسوندمش وتهدیدش می کردم که آبروتو می برم و به شوهر خانومه میگم ی ...
یه بار تو دعوا هلم داد خوردم زمین دستم ترک برداشت ازش شکایت کردم تهدید کردم جدا میشم بعد جالبه تو اون گیر و دار سیمکارت پنهانیش رو پیدا کردم دیدم همچنان داره رابطش رو ادامه میده
عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀
✔️اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم ...چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.دومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود.و سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد.وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو..دکتر علی شریعتی خاک باش! علی ابوتراب است .... هستم؛ به میزان معرفتم به حقیقت... و نیستم به میزان دور بودنم از آن...«اللهم أرح قلبه فهو وقلبه في قلبي.» محبوب من!من با شما حرفهایی دارم که با کلمات نمیشود گفت؛درمانش،دیدار است... 💔! -#بےݩواےحسیݩ دربارهی من: هیچم در این وادی حیران محل سکونت: شهر عمهی سادات( عمهمعصومهسلامالله علیها:)))) علایق: نوشتن برای خودِ مخدوشم، غرقشدن در اعماق کتابی ژرف؛ اگر قرآن و نهجالبلاغه و کتب فلسفی باشد نیکوتر است! به خدا و رسول و اهل بیت و نائب خلیفهاش بر زمین نیز علاقهی فراوانی دارم. موسیقی مورد علاقه: هر سازی که احساسات خوبم را به غلیان آورد ...در گوش برگهای افتاده میخواند؛ نگاهم را از شما بر نمیدارم. که اکنون،زینت زمین شدهاید.خدای مهربان افتادهها! میشود من هم با برگها، بیفتم به پایتان؟ برگرفته از آیهی ۵۹ سورهی انعام گفت: اگر بروم چه؟گفتم: آنگاه تو اولین وطنی هستیکه ساکنانش را ترک میکند!سعید_انصاریان لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍکه ما انسان را در رنج آفریدیم..🌱سوره بلد_آیه ۴ مارا در بازارچه ی رنج می گردانندو هرکس را به اندازه وسع خَریدَش رنج می دهند..!
یه جاهایی ادم زندگیش قفل میشه نمی دونه چکار کنه خیلی سخته شرایط یه جوریه که تن به موندن میده
ما هیچکداممون از دل هم و شرایط هم خبر نداریم
من شاید امروز روز آخر باشه اینجام .شاید کلا برم ... فقط نمی دونم چرا000دیونه نشم خیلی خوبه ...فقط نمی دونم حکمت خدا چی بوده تورو سر راه من قرار داده ...من تاحالا دل کسی نشکستم چرا خدا
بچه با شوهر یکیه مگه،بچه مسیولیتش با توئه چون از وجود تو و با خواست تو به دنیا اومده نه به خواسته خودش پس به خاطر همین همیشه خودت رو در قبالش مسئول میدونی و سنش از تو همیشه کمتر و تجربش کمتر به وجودت در کنار خودش محتاجه،مرد کله گنده هم ما مسئولشیم؟