بچه ها من دیشب توی اتاق بودم هندزفری زده بودم گوشی دستم بود ما و همسایه کناری مون حدودا 25 ساله همسایه ایم خیییلی باهم راحتیم رفت آمد داریم خیلی زیاد اومد صدا زد مامانمو چندین بار من چون هندزفری زده بودمو موهام مرتب نبود روم نشد برم پایین از پله ها بعد گفتم میره جتما یا میره خونه عموم سراغ مامانم بعد لامپ اتاق خاموش بود سایه شو دیدم ک اومد تو همینجوری ک داشت صدا میزد بعدم صدای کوبیده شدن محکم در یخچال رو شنیدم اولش فک کردم شاید چیزی آورده دیده ما نیستیم در یخچال گذاشته رفته بعد یکی دو ساعت مامانم اومد بهش گفتم راستی خاله فلانی اومد در یخچالو ببین چیزی آورد گذاشت کلی صدات کرد بعد مامانم گفت کی گفتم همین یکی دوساعت پیش مامانم گفت از سر کوچه داشت میومد دنبال نوه ش بود منم دید چیزی نگفت ک😳😳😳😳یعنی دارم میمیرم از ترس اینم بگم من خودشو اصلا ندیدم فقط سایه شو و صداشو ک مامانمو کلی صدا میزد 😭😭😭
خواهشا حالا نیاین بگین خرافاته وفلان وبهمان سه روز پیش ساعت یک ظهر شوهرم رفت داخل اتاق خواب بعد سریع برگشت رنگشم پریده بود گفت پسرم اومده بود دنبالم داخل اتاق گفتم نه گفت الکی نگو گفتم بخدا پیش خودم درازکشیده بود تلویزیون نگاه میکرد گفت تارفتم پنجره اتاق ببندم دقیقا یکی هم قد پسرم ازپشت سرم ازاتاق فرارکرد بیرون حتی صداپاهاشم شنیدم کل خونه رو باهم گشتیم شوهرم رنگ ب رو نداشت خیلی ترسیده بود گفت یعنی چی بود
خواهشا حالا نیاین بگین خرافاته وفلان وبهمان سه روز پیش ساعت یک ظهر شوهرم رفت داخل اتاق خواب بع ...
این واسه منم پیش اومده..
دقیقا پسرم رو دیدم که رد شد رفت داخل اتاق...
بعدش یهو از آشپزخونه اومد بیرون...
من فقط جیغ کشیدم...
بدترین حس دنیا بود...
❤️🌱😇ایمان دارم به دست خدا که دستهام رو محکم گرفته و باعث تک تک موفقیت هامه✨اتفاق های خوب همیشه بودن و هستن فقط کافیه ایمان قوی داشته باشین🌕🙏🏻یه جایی میفهمی که باید سبز باشی تا جوانه بزنی...🌱و من سبز هستم😊🌿