2777
2789
عنوان

یه باری

43 بازدید | 7 پست

یه بار خونه مامانم بودم

شوهرم اومد دنبالم...

این گفت مامانم دو داریم می ریم خونمون با ابجیام سر راه برسونیم یه جا

اقا من اومدم پایین

فک کردم همه نشستن عقب

شب بود درست ندیدم

رفتم در جلو باز کردم نشستم


نگو مادرشوهرم اونجا بود

نشستم روش

سریع جمع و جور کردم که اوا چرا ندیدم

 من


رفتم عقب ولی تا مقصد به زور خندم نگه داشتم🤣

خی می لرزیدم خواهر شوهرام بحث عوض می کردن

پیاده که شدن انقد خندیدم که ضعف رفتم😅😅😅😅🤣🤣

باران که شدی مپرس این خانه ی کیست!🌧🌧سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست!♥️♥
شت😂😂😂😂😂😂😂😂 خدانکشت😂😂😂😂😂 شوهرت چیزی نگفت خندید نخندید چیشد


چرا چرااا اونکه ولش کنی رو هواست

نامرد خندید و راحت شد

من نگه داشتم روم نشد بخندم 

باران که شدی مپرس این خانه ی کیست!🌧🌧سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست!♥️♥

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خداروشکر 😅 حالا اگه شوهر ما بود نصفمون میکرد 😐😐🤣

ندیدم خدایی با ما تحت رفتم روبنده خدا خیلی خیط بود

شوهرم که نمیشدجمع کرد🤣🤣🤣🥰

باران که شدی مپرس این خانه ی کیست!🌧🌧سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست!♥️♥
قیافه ات رو وقتی نشستی و دیدی انگار صندلی مثل همیشه نیست تصور کردم🤣🤣🤣🤣🤣

خداشاهده عمدی نبود

اونم چنان ساکت بود تا نشستم کامل روش نفهمیدم اونجاست🤣🤣🤣

باران که شدی مپرس این خانه ی کیست!🌧🌧سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست!♥️♥
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792