بچه ها من تاپیک های قبلیم درباره اخلاق های داداشم گفتم ، ولی من هرچی می خوام باهاش کنار بیام و باهاش لج نکنم اون بدتر میکنه مثلا دیروز در و قفل کرد که من نتونم برم بیرون ،امروز رفته یه چادر گرفته میگه باید بپوشی تمام مانتو های کوتاهم جمع کرده نمیدونم کجا گذاشته یعنی من الان ۳ تا مانتو دارم🤦♀️
قبلا اینطوری نبود یعنی الان انقدر اذیتم میکنه می خوام خودکشی کنم ، دیشب رفتیم خونه عزیزم داداشم میگفت چایی می خوام بدو بریز منم بهش گفتم خوب خودت بلند شد من خستم، خوبه کسی اونجا نبود بلند شد همچین محکم با لقد زد تو دستم که اصلا الان نمی تونم تکون بدم بعد داییم اومد دید من دارم گریه میکنم فهمید قضیه چیه بعد گفت چیکارت کرد منم براش تعریف کردم داییم یه حرکت خیلی ناگهانی زد بلند شد محکم با لقد زد تو دستش که فکر کنم استخون دستش شکسته ، آنقدر بی شعور داداشم میگه من فقط اگه تو رو یه جا تنها پیدا کنم زنده ات نمیزارم 😵💫به نظرتون چیکار کنم که دست از سرم بر داره؟من هر چی بهش محبت میکنم این داداش اشغالم بدتر میشه