2777
2789
عنوان

دلیل زندگی :)

| مشاهده متن کامل بحث + 282 بازدید | 31 پست
هرچی فکر میکنم تهش به فیلم میرسم 😂😂  ولی نه جدی رویاهای بزرگی دارم

ان شاءالله که همشون براتون بشن خاطره 

رک بگویم از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام بیخیال سردی آغوش ها   من به آغوش خودم چسبیده ام :) 
ارزش واقعی زندگی فراتر از این سواله قرار نیست تهش چیزی باشه باید جوری زندگی کنی که وقتی به گذشتت ف ...

از تهش هیچکس خبر نداره ولی توی هر زمانی ممکنه یه سری چیزا باشه که بشه دلیل و انگیزه ادامه زندگی 

رک بگویم از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام بیخیال سردی آغوش ها   من به آغوش خودم چسبیده ام :) 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ما یه بار بیشتر زندگی نمیکنیم دلیل زندگی من دیگرانن.. میخوام کمکشون کنم میخوام کنارشون باشم.. همدر ...

چه مهربون 🙃

 الهی که هممون بتونیم تو این دنیا مفید باشیم و به همدیگه کمک کنیم 

شاید محال ولی به امید روزی که نه غمی باشه نه کسی که دلش تنها باشه

رک بگویم از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام بیخیال سردی آغوش ها   من به آغوش خودم چسبیده ام :) 

پسرم.همه چیزیه.تهش میرسم ب خوشبختی پسرم

مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.   پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙   پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙

هیچی

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

خدمت به پدرم . زندگی خوش کنار شوهرم . پیشرفت و کسب سلامتی بیشتر. محبت عاطفی به مادر  و خواهرم. و گرفتن حق شوهرم که سالها پدرش از کودکی محرومش کرده .... پدری که توی پول غوطه ور بود و وقتی بچه هاش نمیدونستن  توی سفره روی کدوم غذا دست بزارن شوهرم از فرط گرسنگی میرفت تخم مرغ میدزدید یا هر سال سهمیش فقط یدونه دمپایی پلاستیک ابی رنگ بود از طرف مادر بزرگش که بقول خودش تا تهه سال پاشنه دمپایی سابیده میشد و همیشه پاهام ترک خورده و خیس بودن که الان مبتلا ب واریر شدید شده 

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .
از تهش هیچکس خبر نداره ولی توی هر زمانی ممکنه یه سری چیزا باشه که بشه دلیل و انگیزه ادامه زندگی  ...

آدم مذهبی و مومنی نیستم

تف به ریا     ولی دلیل و انگیزه و صبرم امام زمانه ،دلم بهش خوشه ...وگرنه با این مشکلات باید هفت کفن پوسیده بودم


سلام  زهرا درخواستم رو قبول میکنی...🚶

سلام

ببخشید زودتر ندیدم... 

رک بگویم از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام بیخیال سردی آغوش ها   من به آغوش خودم چسبیده ام :) 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز