بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!
Based2قدیمم🙂خانم کیم و همچنین زن سوکجین😎🤍بعد از آشنا شدن با تو، انگار آسمون برام آبی تر از همیشست. 《اگه واقعا کسیو دوست داشته باشین ، با این وجود که اخلاقش بده میتونید تحملش کنید میتونید صبر کنید تا برگرده به خوی اولیش میتونید درستش کنید نه اینکه خیلی راحت ازش دست بکشین》
قدمات نارنجی پاییز من 🍂 من هر ساله بی صبرانه منتظر پاییزم زردا و نارنجیا رو با پام هم بزنم ، لباس قشنگارو از تو گنجه دربیارم ، نم بارون بزنه رو صورتم موقع برگشتن از دانشگاه ، هدفون بزارم تو گوشم قدم بزنم پیادرو با خاطراتش بگم گور بابای دنیا و نامردیاش من پاییز را میپرستم 🧡🍁
من عاشق بارون بودم اون عاشق برف بود:)گاهی میگم کاش قلبتم مثل برف بود پاک ،سفید:)گاهی میگم نه شاید مثل برفه یخ زده،بی حس.. قلب من سردِه یعنی سرد شده یعنی سردش کردی ولی یخ نزده هنوز چقدر تا یخ زدنش مونده جانا؟اگه دوست داشتین برام دعاکنید انرژیش برگرده بهتون مهربونا:)💚