وای منم مانتو و شالمو کنارم گذاشتم پسرمم و شوهرمم اومدن تو سالن خوابیدن منم بیدارم حتی جرات ندارم بر ...
من وقتی بچه بودم و مدرسه میرفتم اینجور وقتا بعضی عروسکا که بیشتر دوسشون داشتم هم میزاشتم دم دست که با خودم ببرم 😐 الان یادم میاد میگم چقدر تباه بودم شونه هم میزاشتم تو کیفم یه وقت چیزی شد شونه داشته باشم موهامو شونه کنم. بیشتر وسایل سفر میبستم تا اینکه وسایل ضروری جمع کنم 😑
میشه لطفا برای اینکه شر دشمنام به خودشون برگرده یه حمد بخونین. اگه خوندین بگین منم براتون بخونم 🌹
سايت ژئو فيزيك ثبتشون كرده ما تو كيش كاملا متوجه شديم
خب کیش نزدیک تره به مرکز زلزله تا بندر
ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم ، خود نتوانستیم مهربان باشیم . من در کوچه های زندگی به دنبال آرتانی وحشی و سادیسمی بودم که مرا با تیر عشقش زخمی کند ، که ناگهان ممدی از ته کوچه با پراید آمد ... ( امضام فانه من در کوچه های زندگیم به دنبال هیچ خری نیستم البته به دنبال یک آهو هستم آن آهو در پشت کوچه ای که ممد از تهش آمد در باغی سرسبز علف می خورد و از وجود من آگاه نیست ، آیا من قادر به شکار این آهو هستم ؟ خیر )