کیا شوهراشون مثه مال من زودجوش و عصبیه😢بیاین کمکم

شوهر منم همینطوره جدیدا بددهنم شده 😞😔

حرفتون درسته البته همه ما گاهی لازم داریم تخلیه بشیم دیگه متاسفانه صفر تا صد برخی هامون زود پر میشه 

انشالله موفق باشی

خب اگر اونم میسوزونه پس بی حسابین 

خیلی رو خودت سخت نگیر

اون چرا خودشو اصلاح نمیکنه؟

اوایل تمرینام  یکم دهن ب دهن میشدم بعد ها کمترش کردم و سکوت و بیشتر.الان ب جایی رسیده سکوتم باعث میشه اونم ادامه نده و اگه ام حرفی زده زود عذرخواهی کنه.

میدونم عزیزم درکت میکنم بیخیالش باش شما دیگه خیلی ساله تحملش کردید از این به بعد فکر خودت باش و حال خودت خوب کن انکار او وجود ندارن  متاسفانه خیلی از خانمهای ایرانی به ظاهر خوب هستن ولی قربانی هستن تو کشور ما یاد ندادن ماهم حق زندگی داریم همش میگن برای اخرتت پس الان چی بریم بمیریم 

واقعا میترسم مثل خودش بشم برام کابوس شده دارم میشم عین خودش 

تا حدودی حرف میزنه ماهم وقتی من کوتاه نمیام به کتکاری میرسه البته نه شدید چون برای بدتر نشدن دیگه سکوت میکنم اما آدم خیلی تحقیر میشه آدم خورد میشه وحس پوچی وضعف و بردگی به آدم دست میده من همه راه ها رفتم  این مریض یه دکتری می‌گفت همسرت مریضه تو هرچقدرم دارو بخوری او خوب نمیشه باید خودش بخواد وبره دکتر 

قبلا باهاش حرف میزدم اما خسته شدم زدم به سیم آخر دلم نمیخواد حس ترحم بهم کنه بیشتر از این خورد بشم حق طبیعیه منه مثل انسان باهم رفتار بشه برم گدایی آدما چی با ارزش به گدا نمیده

 همسرت از طرف شما نیاز به تأیید داره  و چون احساس حقارت یا تایید نشدن داره  تورو تحقیر می کنه    شب در از است و قلندر بیدار  به زودی ورق بر می گرده وقتی که پیرو ناتوان شدن ولی متاسفانه  یارشون نمیاد خودشون تیشه به ریشه این زندگی زدن   منم نه عشق نه محبت نه کلام شیرین ندیدم  ولی اون الان ناتوان شده واز ترس ش  کوتاه اومده  او لش تند میره  ولی بعد پشیمون میشه ولی زخمش دیر خوب می‌شه

 مدتی  بی خیال باش  بیشتر به خودت برس به ظاهر و تفریح و ورزش   هیچ وقت محبت رو گدایی نکنید  جواب عکس می ده

ما مثل اونا نمی شیم  من  بیشتر سمت معنویات و ارتباط با خدا و ائمه رفتم و آرامشم رو اونجا پیدا کردم  و فهمیدم  که محبت واقعی اینجا بود که گمش  کرده بودم  الانم  اون  مثل قبل من شده   و من قوی تر شدم 

همه اینا که میگن کردم تایید بدتر پرو میشه من هیچ وقت بی محبتی وبی احترامی بهش نکردم اما او رو من خالی می‌کنه بنظرم هرچه بیرون سرش میاد میاره رو من خالی می‌کنه یبار بردار بزرگش سرش داد زد سر آدرس توهم فحش من داد و سر من داد زد گفت تو یادت نیست گفتم به من چه من از کجا بدونم روحیم خسته شده محبت و توجه نمی‌خوام فقط می‌خوام دهنش ببنده وسایل به ایام باهم حرف نزنه او که بلد نیست با من رفتار کنه پس هیچی نگه بهتره بعد پیر شد می‌خوام که خوب نشه جونی منه به باد داد 

دقیقا مثله شوهره منه...من یاد گرفتم دیگه سکوت میکنم فقط بخاطر دخترم ک دعوا نشه ن بخاطر اون عصبی