2777
2789
عنوان

ی حس عجیب

39 بازدید | 0 پست

خب.. امروز چالش بود.. 

گفتی جای دیگ چالش میزنی و رفتی :)

تصمیم داشتم تو کلن بمونم.. اما جایزه های چالشو لازم داشتم

رفتم تو ی کلن

حس عجیبی داشتم.. طاقت دوری از تو و کلنو نداشتم.. احساس غریبگی میکردم .. ته دلم یجوری بود

حتی ب یکی از عضو های کلن هم گفتم چالشتون تموم شد دعوتم میدین؟

گفت بمون.

ولی خب ۶ روز طاقت دوری از کلنو نداشتم

نمیتونستم.. سردرگم بودم و برگردم یا ن .. گفتم امروزو میمونم 

شاید فردا برگشتم کلن خودمون.. :))

هی فرندز انلاینو میدیدم و هی کلنتو عوض میکردی

فک کردم کلن خوبی پیدا نکردی... شایدم اشتباه فکر میکردم

دلو زدم ب دریا و دعوتت دادم .. و در کمال ناباوری اومدی =))))❤

حقیقتا دروغ چرا .. خوشحال شدم..

حتی بت پیامم دادم ک کلن گردی نکن یجا بند باش

یاد صحبتامون افتادم 

همش صدا خش خش میومد و هی بت میگفتم یجا بند باش تا صداتو  بشنوم

خب.. امیدوارم بمونی باهم دوباره برگردیم کلن

شایدم استارت اشتیمون شد.. :)

خداروچ دیدی شاید شد! :)

راستی.. دیشب خوابتو دیدممم😍

خیلی دلتنگ بودم .. با دیدن خوابت دلتنگیم کمتر شد

کثافت😂🤍

رفتیم یجا شهرستان بودیم.. 

لباس بلوچی پوشیده بودییی

نمیدونم چرا ولی انگار داشتم از مدرسه برمیگشتم و باهم قدم میزدیم

شهرستان خلوت بود.. رفتیم یجا چندتا بلوچ دیگم بودن

حالت خوب نبود :)..

غمگین بودی. انگار ی غمی ته دلت سنگینی میکرد

ناراحت بودم از این وضع

ولی خب دیگ.. سوار موتور شدیم دستمو انداختم دور کمرت.. رفتیم یجا..

حس و حال خوابمو دوست داشتم

اینارو گفتم ک یروزی بت نشون بدم..

امیدوارم زودتر اون روز برسه :)🤍

دوست دارم❤

۰۱.۴.۲

۱۵:۱۸

بماند.ب.یادگار🤍#  

دور چشمان تو گردم که ز من غمگینی.. :)🤍🦋
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته