الان با همسرم قهریم سر اینکه کار پیدا کردم نمیزاره برم میگه نمیتونی هر چقدر باهاش حرف میزنم قانع نمیشه چون واقعا حقوق همسرم کفاف نمیده خیلی اذیتم میکنی الان دو روز دیگه تولدشه نمی دونم براش یه تولد دو نفره بگیرم یا نه اگه تولد بگیرم میزاره برم کار کنم چون واقعا لج کرده حقوق خودشم نمیرسه
گفتنش راحته ولی زندگی سخته وقتی دو سال نتونستم یه مانتو درست حسابی بگیرم وقتی به خاطر نداشتن اعتماد بنفس نمیتونم برم بیرون وقتی خیابون چشمم میخوره به چیزی نمیتونم بخرم اینا سخته....من قبل ازدواجم ۶ سال بود کار میکردم بهش موقع ازدواج گفتم خط قرمزم کار کردن که اونم گفت باشه الان دو سال ازدواج کردم نمیزاره که نمیاره الانم قهرم نمی دونم براش یه کیک درست کنم یه تولد کوچولو بگیرم یا نه
آخه میترسم بگیرم بعدا رفتاراش بدتر از این شه نتونم تحمل کنم پارسال عمل بینی داشت من هزینشو دادم براش گوشی گرفتم کل خریداشو من میکردم خرید خونه همه چی مشترک بودیم تولد پارسالش دو نفری یه جشن گرفتم سنگ تموم گذاشتم براش ولی اون چی برا تولد من ۱۰۰ هزار داد گفت پول ندارم بهش گفتم اگه یه روز بهت بگم ماشین تو میزنی بنامم گفت عمرا هنوز ۲۰ سال باهام زندگی کن بعدا ببینم چی میشه میخواستم باهم دیگه خونه بگیریم چون دوتامون هر چی داشتیمو نداشتیمو میزاشتیم رو هم فقط بخاطر اینکه قرار بود بنام دوتامون شه نذاشت بگیریم گفت عمرا من چیزی بزارم بنام خانم شه الانم تا دعوا میکنیم میگه طلاق ببگیر نه مهریتو میدم نه میزارم طلاهاتو ببری طلاها مال خودمه چون خودم خریدم تو چیزی نداری فقط جهیزیتو میتونی ببری....پارسال وضعم خوب بود چونچند سال کار کرده بودم پس انداز داشتم بخاطر سهل انگاری خودمچون فک میکردم کار میکنم بازم جمع میکنم همش رفت الانم که هیچی ندارم نمیزاره کار کنم.....میترسم تولد بگیرم بازم جواب محبتم مثل قبل باشه....با این وضع تو بودی بازم میگرفتی؟؟؟؟؟