سلام دیروز بعد مدت ها خواستم برم مهمونی ک کاش نمیرفتم
میزبان ی دختر همسن دختر من داره ۶ ساله ب هوای اینکه بچه ها بازی میکنن ما هم گرم صحبت بودیم ک یهو در باز شد و دیدم دخترم شلوارش پایین اون لحظه چیزی نگفتم فقط گفتم ک بیاین داخل پذیرایی ولی خیلی حالم بد شد من تاحالا از دخترم چیزی ندیده بودم . میزبان گفت ک فردا جایی کار دارم و بچه میارم پیش شما وقتی برگشتیم حسابی دخترمو دعوا کردن و گفت دختر میزبان ازش خواسته در صورتی ک میزبان طوری رفتار کرد ک تقصیر بچه منه . امروز از صبح تا غروب این بچه پیش ما بود من استرس داشتم و مدام اتاق چک میکردم خواستم براشون خوراکی ببرم ک دیدم دختر فامیل پشت ب دختر من کرده و شلوارش پایین طول روز هم مدام دستش ب شلوارش بود دختره مادرش غروب اومد ببره بچه رو سرگرم پذیرایی ازش بودم ک همسایه در مارو زد و گفت ۲ تا دختر از بالکن دارن ب پسرا ما حرف بد میزنن واااای مادر بچه فامیل برکشت گفت ن دختر من تا نبینه کسی چیزی میگه اصلا بلد نیست . بعد رفتنشون حسابی دخترمو دعوا کردم بقدری اعصابم بهم ریختس کاش پام میشکست نمیرفتم این بچه پدر مادر درستی نداره مادرش حلو بچه شلوارشو کشید پایین ک تتو بیکینی شو ب ما نشون بده بعد میگه بچه من نمیکنه ازین کارا .