دیشب کسی بهم زنگ زد ،صحبت های مهم و سرنوشت ساز و خیلی تلخی باهام کرد ،راجب تصمیماتی بود که قراره بگیریم و چیزای خوبی نبود . از دیشب اونقدر فکرم درگیر نتونستم درس بخونم،نمینونم به چیزی تمرکز کنم فقط هر لحظه و هر ثانیه حرفای اون آدم میاد تو ذهنم ..نمیتونم بهش فکر نکنم چون که حرفای بسیار بسیار مهمی بوده و تصمیم من و اون تو سرنوشت من تاثیر بسزایی خواهد گذاشت نمیتونم وارد جزییات بشم اینجا یه سایت عمومی هست و امکان واضح گفتنش نیست برام ،ولی همش خیره میشم به دیوار به همجا خیره میشم و تو فکر فرو میرم تمرکز روی هیچی ندارم ،دیگه ترس از هیچی ندارم ، سرگیجه هم دارم چرا اینطوری شدم ؟