همه دوستای خواهرم با پسرای کم سن که دوس پسرشون بودن ازدواج کردن مثلا پسر ۲۰ ساله و پسر ۲۲ ساله
خواهر من با دوست پسرش که من مطمغننن بودممم از ته ته دلش دوست داره به خاطر فقر خانوادم بهم زد پسره ام از این ترسوها بود ازدواجی نبود .
یه مدت افسردگی وحشتناک گرفته به خاطر خانوادم
هر چی خاستگاریشون داشت همه ۳۰ به بالا
الان یه خاستگار دیپلم ردی شغل ازاد ۳۳ ساله داره
قبلا یه نامزدی ناموفق داشته پسره
خانوادم که چیزی حالیشون نیس بخصوص مامانم. میخوان بدنش خودشم هیچمخالفتی نمیکنه.
امروز میگه ابجی اون همه قبلا جیغ داد کردم به کجا رسید مگع الان خنثی خنثی میگه تقدیرم اینه همه که قرار نیس خوشبخت بشن
من چیکار میتونم بکنم خواهرم داره حروم میشهه؟