چطوری به همسری گفتین که باردار هستین؟

امیدواااااارم و حتما همین طوره . منتظر خبرای خوبت هستم .

ماه 65 خیلی قشنگ بوود کلی گریه کردم ایشالا دخترت سال ها زیر سایه پدر و مادر باشه

خیلی ممنون عزیزم. ان شاءالله همه منتظرا همین ماه مبارک معجزه خدا رو ببینن

بچه ها من امروز آز دادم سه چهار ساعت دیگه مشخص می شه من مامان شدم یا نه . برام اگه می شه دعااااا کنید

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1399146&T=%D8%AE%D8%AA%D9%85_%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA_&postID=54231700 ختم صلوات

من بارداااااااااارم . عکس نی نی رو دلم کشیدم و همسرم لباسمو داد بالا و دیدش !

مبارک باشه دوستان.ان شا الله خداوند دامن همه ی زنها رو سبز کنه و بچه هاشون رو به خوشی در آغوش بگیرن. منم سه ماه از اقدامم می گذشت و توی این مدت همسرم بی بی چک میخرید.ماه دوم با اینکه توd سونوگرافی مشخص شده بود که فولیکول بالغ اون ماه ندارم ولی برای اولین بار چند روز دیرتر از همیشه پریود شدم و روز اول در حد لکه ببنی بود. بهمین دلیل شک کردم و یه بی بی چک مدیکور امتحان کردم که خیلی زود دو خطش پررنگ شد.از توی دستشویی داد زدم مثبته مثبته و با گریه بیرون اومدم.شوهرمم شکه شده بود و خوشحال .زودرفت چندتا بی بی چک دیگه خزید ولی همه منفی بودن.بازم دلم اروم نشد رفتیم ازمایش خون دادیم که باز هم منفی شد😆 خلاصه اون بی بی چک مثبت کاذب بود ماه بعدش که ماه سوم اقدامم بود، صبح دو بار دما سنج گذاشتم که یکبار دمای بدنم 36.2 بود یعنی 0.3درجه کمتر از دیروز.و بار دوم 32.6 بود که توی اون ماه بیشترین درجه بدنم بود. شوهرم صبح پیام داد دمای بدنت چنده؟و منم بهش گفتم که امروز 25 سیکلمه و دو دمای متفاوت دارم!!!که نمیدونم کدوم درسته. پاشدم برم لباس بشورم تاید نداشتیم.وقتی رفتم بیرون چون ذهنم درگیر دمای 36.6 بوده، به فکر افتادم برم بی بی چکم بخرم. موقعی که اومدم اولی رو گذاشتم دو خط افتاد.میخواستم به شوهرم بگم ولی ترسیدم مثل ماه قبل مثبت کاذب باشه.دومی رو هم گذاشتم دیدم اون هم مثبته. خلاصه من که ماه قبل یه تجربه داشتم تونستم به خودم مسلط بشم و احساساتم رو کنترل کنم. از دو تا بی بی چک عکس گرفتم و با نرم افزار کنار یه تصویر دیگه که از قبل داشتم قرارش دادم.توی اون تصویر نوشته بود "بزودی در این مکان عکس بک جیگر قرار خواهد گرفت!" بعد گذاشتمش به عنوان تصویر بک گراند لپ تاپ همسرم. حین کار بودم که از راه رسید.خودشم تعجب کرد من پای لپ تاپشم!! وقتی رفت لباس عوض کنه منم دوربین رو گذاشتم روبروی لپ تاپ تا مخفیانه از عکس العملش فیلم بگیره. دل توی دلم نبود که زودتر ببینه. اونم همینجور که داشت باهام حرف میزد رفت پشت میزلپ تاپش و روشنش کرد.داشت حرف میزد که یهو تصویر رو دید .هنگ کرد گفت این چیه؟؟؟؟ بعد بلند شد و به من نگاه کرد منم خندیدم.بعد پرید اومد تو اشپزخونه و بغلم کرد و بوس و کلی بچه بازی دراورد.که بهش گفتم شما روبروی دوربین قرار دارید و از این لحظه زیبا فیلم گرفته شده. روز خیلی خوبی بود. الانم هفته 21 هستم و بی قرار اومدن دختر کوچولومون هستیم

منم فیلم گرفتم ولی پایه دوربین جوریه ک ی کم سرمون بالاتره . ولی خییییییلی لحظه خوبیه

ماه دوم اقداممونه، دعا کنین زودتر نی نی بیاد تو دلم تا منم خاطرمو بیام بنویسم

ان شاالله عزیزم

من شب تولد همسرم متوجه شدم یه جعبه خیلی بزرگ رو برداشتم و جعبه هایی که به ترتیب کوچیک میشد رو تو هم تو هم گذاشتم. جعبه هارو دونه دونه باز میکرد میگفت سرکارم گذاشتی؟ همش جعبه خالیه تا بالاخره رسید به جواب آزمایش. بعور نمیکرد وقتی متوجه شد کللللی ذوق کرد

منم منتظر مثبت شدن نتیجه بارداریم،واسم دعا کنید،میشه ب همسر گفت تو خونه یچیزی هست ک قاینش کردم بگردو پیدا کن،و با ی صدا راهنماییش کرد،هرچی بهش نزدیکتر بشه اون صدا بلندتر،و بعد نزدیک شکم خانومش میشه و روی شکم نوشته بابایی من اینجام ایشالا همه ب این آرزوی قشنگشون برسن

Naval خیلی ایده جالبیه. :) دعا کنید منم زود مامان بشم

من ک تا بی بی چک مثبت شد بدو زنگ زدم ک بابا شدی😍

من یدونه پستونک خریدم روشم یدونه ربان زدم و نوشتم بابایی من دارم میام.شوشو هم ی دفه پرید بغلم کرد گفت راس میگی؟؟؟بعدش دوتایی با هم زدیم زیر گریه اشک شوق بود