سلام دوستان خوبید، من از چند سال پیش پایین چشم راست و گوشه چشم چپم نزدیک ابروم یه سری منگوله پوستی به وجود اومده ، ولی انقدر ریزه که مشخص نیست هستش، و موقع به وجود اومدنشون هم متوجه فرایندش نشدم که چجوری اونجا سبز شدن، این منگوله های پوستی تو خانواده ما ارثیه، پدرم و عموم خیلی دارن، دختر عمومم مثل من داره، حتی خودم زیر بغلم یدونه دیگه داره😭الان یه ورمی روی پلک چشم چپم خیلی خیلی نزدیک مژه به وجود اومده که یه مقدار هم درشت تر از بقیه است، یه ذره میخاره ولی نه میسوزه نه درد میکنه که بگم گل مژه است یا جوش، میترسم بشه یه منگوله پوستی درشت روی پلک چشم چپم😭😢😢😭😭کسی هست اینجا مثل من باشه؟ یا مثلا قبلا داشته منگوله پوستی روی پلک؟ میدونه علائمش چیه قبل از به وجود اومدن؟؟ چیکارش کنم ؟😭😭
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
شوهرم چندتا داشت رو گردن و زیر بغل چند وقت پماد تتراسایکلین زد روشون خشک شدن افتادن
عه واقعا؟ پس حتما بزرگ نبودن
من ازین یکی خیلی میترسم😭😭
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
میگم ارثیه به احتمال هزار درصد چون بابام هم زیاد داره ازینا
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
شوهرم چندتا داشت رو گردن و زیر بغل چند وقت پماد تتراسایکلین زد روشون خشک شدن افتادن
واقعا این پماد تاثیر داره منم چند تا آرم رو اعصابن
لا حول ولا قوه الا بالله دخترم به دستان پرمهر خدا سپردمت همیشه سالم و سرحال باشی عشق زندگیم دوستت دارم تعجیل در فرج آقا امام زمان یه صلوات بفرستین ان شاالله آقا برامون دعا کنن
سلام عزیزم شما برای این مشکلتون چکار کردید؟ پلک منم متورم شده
سلام عزیزم ، والا این پست که برای دو سال پیش هست، امکان داره گل مژه باشه ، من که دست بهش نزدم خودش خوب شد
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا/کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/باشد که باز بینم دیدار آشنا را/ده روزه مِهر گردون افسانه است و افسون/نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا/در حلقه گل و مُل خوش خواند دوش بلبل/هاتَ الصُّبوح هَبُّوا یا ایُّها السُکارا/ای صاحب کرامت شکرانه سلامت/روزی تَفَقُّدی کن درویش بی نوا را/آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا/در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند/گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را/آن تلخ وَش که صوفی اُمُّ الخَبائِثَش خواند/اشهی لنا و احلی مِن قِبلَهُ العُذرا/هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی/کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را/سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد/دلبر که در کف او موم است سنگ خارا/آیینهء سکندر،جام می است بنگر/تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا/خوبان پارسی گو،بخشندگان عمرند/ساقی بده بشارت رندان پارسا را/حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود/ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را