مادرشوهرم هر سال نیمه رمضان افطاری میده امسال خبری نشد فکر کردم مهمونی نداشتن دیشب فهمیدم مهمونی گرفتن جاریم پدر جاریم همکارای پدر جاریم همسایه و اقوام همه بودن من حتی خبر نداشتم
فداسرت
شوهرت چی؟
شوهرت فهمید
من باشم دیگه قید مادر شوهرو میزنم
شوهرت میدونست و نگفت ؟
خودش گفت چون بارداری نخواستم بیای چشم بخوری
اما من فکر میکنم چون روزه نبودم امسال دعوتم نکرد
خب تو هم ارتباطت و رفت و آمدتو کم کن وقتی اینجوری میخوان
شوهرم دیشب فهمید سرم داد زد مقصر تویی که با اونا رفت و آمد میکنی
از دیشب دارم فکر میکنم مادر و خواهر جاریم فکر نمیکنن عروسشون چه مشکلی داشت که حتی دعوتش نکردن
بخدا من باشم قید همچین مادر شوهری رو میزنم بحث خوردن نیس بحث احترام گذاشتن هس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
