نوبت لیلی

عکسه گله  بود  دوباره  نگاه کن، من دوبار این فیلمو دیدم 

باره دوم تازه جزییاتشو دقت کردم و متوجه شدم، اولین بار گنگ بود برام

عکسه تتو رو دسته فریدون رو دیوار هتل پاریس بود شکله یه سوسک انگار

خودکشیش فکر کنم بخاطر حرفای شوهرش بود نه کتاب، حالا باز آینده مشخص میشه

آره به بار دیگه باید نگاه کنم 

دخترم حرف میزد نباشد خوب ببینم 

ولی من مطمعنم بخاطر اون کتاب بود ،،،،،

چون بعد رفتن شوهرش ،،خیلی ناراحت نبود ،،،خواست سیگار بکشه ،،،،

یه دفعه اون کتاب رو دید ،،،،اون کتاب رو که داشت میخوند هی گریه میکرد و بی تابی میکرد و ناراحت میشد و یه دفعه بلند شد قرص خورد 

حالا به قول شما باز معلوم میشه ،،،،

ولی وقتی مرد  بچه هاش و شوهرش هم به هیچ جاشون نبود ،،،،،،کاش حداقل شوهرش یه ذره عذاب وجدان می‌گرفت 

شوهره عوضیش که گفت از اول دوست نداشتم روحی هم انتظار نداشت کپ کرد، بخاطره پوله زنه براش نقش ادم عاشقو بازی میکرد، یه نوشته بود ولی نمیشد خوند، حالا قسمت‌های دیگه شاید معلوم بشه چی بوده اون نوشته

جریان این فیلم اینه که بلقیس و اون دختر کولی تبار که پیرمرده عاشقش بود همون لیلی هستن ک تو زمان گذشته با یه کالبد دیگه زندگی کردن فکتمم اینه لیلی ب مامانش گفت آهنگ منه بلقیس از کجا اونو بلده.و اینکه اون مرده پیشگو ب لیلی میگه چیزی ک دنبالشی رو پیدا نمیکنی یعنی همون نگار گری.درواقع لیلی تو هر کالبدی به عشقش نمیرسه هم وقتی بلقیس بود هم دختر کولی،هم تو قسمتای بعدی ک پسره(امین شعرباف)عاشق لیلی میشه و بهش نمیرسه.بلقیس هم غیب نشد ی دالان پیدا کرد و وارد ی دنیای دیگه شد ک بعد ها تو ی کالبد دیگه به دنیا اومد.دیگه اینکه لادن مستوفی نقش زن بهرام گور رو داره و داره سعی میکنه عمر بیشتری برای شوهرش بوجود بیاره

تئوری های زیادی ممکنه باشه،۱.بابای لیلی با هم دستی وکیله نگارگری رو دزدیدن.۲.پسری ک تو قسمت سومه پسر اون فردیه ک شبیه بابای لیلیه و میخواس نگارگری رو بدزده.۳.اینکه بابای لیلی همون بهرام گوره ک از جهان موازی اومده.۴اونجا ک ویلا رو خالی میکنن نشون میده ک همه خوشحالن و انگار ی مهمونیه درواقع سر هر اتفاق(تصادف)ادما دوتیکه میشن و هرکدوم راه جداگانه ای میرن اون جشن نشون دهنده اینه ک عروسی ترمه برگزار شده و مادرشونم زندس.۵.پیرمرده برادرزاده زن بهرام گوره(لادن مستوفی).۶.این فیلم یه نسخه کپی شده از سریال نفرت سال۱۹۹۵ و سریال عطیه هست .صحت هیچکدوم مشخص نیس و فقط زاییده ذهن مخاطباس.ببینیم کدوم درست از آب درمیاد.

بيننده بايد اطلاعات ماورايى داشته باشه تا فيلم براش جذاب بشه

بايد سواد ماورايى داشت يا تجربه اين قبيل اتفاقات رو داشت

اون وقت جذاب ميشه برات شبيه سازى ميشه

بخاطر اينكه مثلا داشت نشون ميداد كه مدتى گذشته از مرگش

بلافاصله بعده مرگش رو نشون نداد

مثلا انگار چند ماه گذشته بود