2777
2789
عنوان

جراحی بینی 3

| مشاهده متن کامل بحث + 5095050 بازدید | 66696 پست
یه چیزی هم بگم ، زهره جان خوش به حالت دیگه راحت شدی ، عمل کردی و تموم شد ، من که مثل مالیخولیایی ها شدم ، کلا گیجم نمیدونم بالاخره چیکار کنم و با کی عمل کنم ، هنوز نتونستم تصمیم قطعی بگیرم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سه شنبه 10 آذر : صبح با مامانم آژانس گرفتیم و تو ترافیک سنگین عباس آباد خودمونو رسوندیم بیمارستان یاس سپید. از استرس دیر رسیدن فقط معده م اسید ترشح میکرد. بلاخره رسیدیم بیمارستان و از دیدن دوتا نگهبان کراواتی و شیک یکم استرسم بیشتر شد. راهنمایی شدیم به پذیرش و اونجا هزینه رو پرداخت کردیم و سریع رفتیم بالا (از هزینه هم بهتون نمیگم ولی تخفیف خوبی بهم داد) پرسنل خوبی داشت و اصلا به آدم استرس نمیدادن(ماشاله همه شون هم خوشگل بودن خخ) تو تخت کناریم یه خانم اومده بود که بینی کم کاری هم داشت قبل از من رفت تو اتاق عمل و بعد از من آوردنش (زمان عملش خیلی طولانی تر از من بود )که با دکتر فرزام عمل داشت/ تخت روبروم با دکتر قارونی عمل داشت که قبل از عمل پشیمون بود و میخاست بره خونه شون ولی نذاشتن قبل از من یکی دیگه با دکتر شهریار عمل کرده بود و من دومی بودم .تو آسانسور یه خانم با دماغ چسبی رو دیدم که خیلی بینی شیکی داشت و ازش که پرسیدم گفت 1.5 ماه پیش با شهریار یحیو ی عملیده ولی نمیدونم اومده بود چیکار؟؟؟؟؟ بعدکه از پرستار درمورد دکترم پرسیدم، گفت دکترت عالیه و تابستونا تا 15 نفر رو در یک روز عمل میکنه رفتم اتاق عمل .سه چهار نفر اونجا تو اتاق بودن و سریع منو فرستادن رو تخت من گفتم که قبل عمل میخام با دکتر حرف بزنم ، هر چند قبلش چن تا نمونه عکس از کارای خودش و دکترای دیگه که خوشم اومده بود رو به یه سری توضیحات به دکتر رسوندم(ینی دادم به پرستار که به همراه آزمایش و سی تی اسکنم بده به دکتر) دکتر با خنده وارد شد ولی نامردا با سوالات حاشیه ای(قدووزن وتحصیلات و...) حواسمو پرت کردن و فقط آخر سر دکتر گفت برات طبیعی و شیک درمیارم و منم دیگه رفتم که رفتم از اونجایی که بدنم مواد مخدر رو دوست داره خیلی منگ بودم و واقعا فاز باحالی داشتم.از ورودم به اتاق عمل تا خروجم از ریکاوری 2ساعت گذشت1.30تا12.30 چشامو که باز کردم تاری دید داشتم . سریع تامپونا رو کشیدن و آبمیوه خوردم و حالم عالی بود ولی اون دختره که با فرزام عملیده بود درد داشت 40.30 مرخص شدم و اونشب همینجوری منگ بودم تا 2شب باید طاق باز میخابیدم کمپرس یخ رو میذاشتم و تمام مراحل بعدازعمل رو رعایت کردم با اینکه انحراف نداشتم فقط یه کوچولو انحراف داشتم، میدیدم که نمیتونم نفس بکشم وقتی زنگیدم به دستیار دکتر از پرونده م خوند که تو بینیم تیغه کمکی(محافظ) گذاشتن که تا حالا نشنیده بودم و تنها و تنها سختی من تو هفته اول که قالب رو بینیم بود کیپ بودن بینیم بود که روز برداشتن قالب اونارو هم برداشتن .البته دستیارش نتونست برداره و بینیم خونریزی کرد و خوده دکتر برداشت برام. برداشتن قالب هم درد داشت کمترین کبودی و ورم رو هم داشتم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792