من اتفاقا ی روز برای مادرم مراجعه کردم به پزشکی که مطبشون دقیقا بغل مطب ایشون بود من ساعت 6 تو مطب اون دکتر بودم و تا نوبتم بشه مدام میرفتم بیرون مطب ایشون رو می دیدم، تا ساعت 8 که نوبت ما شد رفتیم برای کار مادرم پیش دکتر تا بیرون اومدیم حدودا بیست دقیقا طول کشید اومدیم بیرون و اون چیزی که من تو مطب دکتر احمدی دیدم این بود که هنوز سر تا سر صندلی ها نشسته بودند و حتی چند نفر ایستاده بودند. ولی چند مدل بینی دیدم که خیلی خوب بودند.
بچه ها یه سوال داشتم ...دیدین بعضیا عمل که میکنن نزدیک سر بینی در امتدار خط بینی یه فرو رفتگی هست اون اسمش چیه ؟انگار دو طرف سر بینی و گرفتی و فشار دادی
لطفا اگه کسی درباره دکتر حمیدرضا ابراهیمی اطلاعات داره بده
شرح نتیجه مطب گردی دکتر ثابتی:
اول که رفتم داخل چندتا خانم نشسته بودن که منو نشون دادن و بهم گفتن پیش همین دکتر عمل کردی، اومدی برای ترمیم، گفتم من اصلا جراحی نکردم. برام جالب بود.چون بینی من نه قوز داره نه افتادگی فقط انحراف داره.
خوب همونجوری که همه دوستان گفته بودن خیلی دکتر خوش اخلاقی نیست، خیلی هم بداخلاق نیست و منطقی جواب میداد.
البته من همسرم خیلی ازش سوال میپرسید و خیلی میخواست خاطر جمع بشه از این دکتر چون از نمونه هاش خوشش اومده بود که حتی میگفت این دکتر منطقی تر حرف میزنه میخواست وقت عمل بگیره برام. نمونه های زیادی ندیدم. ی خانومی بودن شش ماه بود عمل کرده بودن. بینیشون شبیه بینی من بود ولی خیلی خوب و طبیعی شده بود ی خانومی هم بود که چسب داشتن و خودشون راضی بودن. عکسشون رو که نشون دادن خیلی خوب شده بودن. قوز داشت بینیشون و افتادگی نوک شدید داشتن. دو تا آقا بودن که عکس قبل از عمل یکیشون رو که دیدیم ، شکستگی شدید روی تیغه داشتن و بینی خیلی بزرگی داشتن. عملشون سه ساعت و نیم طول کشیده بود و عکس بعد از عملشون رو که نشون دادن من حالم بد شد. صورت به شدت کبود و ورم کرده بود. ی آقایی هم بودن که ی بینی کاملا مردونه براشون در آورده بود. مشکل تنفسی هم نداشتن.
دکتر برادران به من گفتن بینیم گوشتیه ولی ثابتی گفت نه گوشتیه نه غصروفی ولی بیشتر به سمت گوشتیه. محبی هم گفت غضروفیه.من که نفهمیدم آخر چی به چیه.
شرح مطب گردي دكتر غلامرضا احمدي
(چهارشنبه 6 شهريور ماه)
درود به همه دوستان عزيزم
دكتر غلامرضا احمدي يكي از نامهاي معروف و البته تاحدي پر ابهام در فضاي مجازي هستند (بخاطر اينكه ايشون سايت و يا اينستاگرام ندارند، لذا اطلاعات شفافي از ايشون براي جستجوي مجازي وجود ندارد!!)...
در فضاي مجازي گاهي از ايشون بسيار تعريف شده است، بعنوان يك دكتر با تجربه، كم ريسك و طبيعيكار.
گاهي هم در خصوص كاهش كيفيت عملهاي ايشان در سالهاي اخير (بعلت كهولت سن) ايدههايي مطرح ميشود كه مخاطب را تا حد زيادي نگران ميكند...
بهمين دليل هرچند نام دكتر غلامرضا احمدي از همان روزهاي اول در ليست بررسي هاي من قرار داشت اما بعلت شنيده هاي نگران كننده (لرزش دست و ...) نام ايشان بدون مراجعه حضوري از ليست من حذف شده بود... اما دو سه روز اخير وقتي مجدد صحبتهاي دوستان را خواندم، اين بار تصميم گرفتم حضوري به مطب ايشان مراجعه كنم تا بتوانم با يافتن پاسخ برخي از سوالاتم يكبار براي هميشه خودم را با وجدان خودم بيحساب كنم (!) و همچنين بتوانم به همه دوستان عزيز مخاطبم (خاموش و غير خاموش!) كمك بكنم تا بهترين انتخابها را داشته باشند...
ديروز عليرغم مشغله بسيار فراواني كه داشتم اما با هر مكافاتي بود (!) بالاخره از سركار مستقيما رفتم تا بتوانم بخشي از نقاط گنگ و تاريك رو روشن نمايم. (اين جمله را فقط نوشتم تا دوستاني كه عذر و بهانه شان براي حضوري نرفتن اين است كه وقت ندارند قدري بيشتر تامل كنند، ما وظيفه داريم با وجدان خودمان بي حساب باشيم تا بعدها خدايي نكرده بخاطر كمكاريهايمان حسرتي به دل نماند...)
مطب دكتر خيابان پاسداران نبش گلستان يكم است، براي من كه محل كارم سمت غرب تهران است راه بسيار طولاني و شلوغي بود... ترافيك سنگين و خسته كننده اي كه فقط شوق پيدا كردن پاسخ سوالاتم منو براي منصرف نشدن تشويق ميكرد!!
بعد از يك ساعت و نيم رسيدم! جاي پارك هم نداشت! اما براي جويندگان هميشه راه حل مناسب پيدا مي شود!
مطب طبقه دوم ساختمان گلستان بود، يك سالن انتظار مربعي شكل كه دورتا دور صندلي چيده شده بود و يك ميز چوبي وسط قرار داشت...
ادامه دارد
دوستان کسی هست اینجا دکتر لیلا ملکی جراح بینی رو بشناسه؟ دوستم پیشش جراحی بینی انجام داده ولی باز می خوام ببینم کسی هست پیشش انجام داده باشه؟؟ می خوام برم پیشش برای عمل
ادامه مطب گردي دكتر غلامرضا احمدي:
يك سالن انتظار مربعي شكل كه دورتا دور صندلي چيده شده بود و يك ميز چوبي وسط قرار داشت... ديزاين خيلي قديمي و ساده اي داشت كه ميشد براحتي حدس زد پزشك اين مطب فردي ساده و بي الايش است...
همانطور كه شنيده بودم دكتر واقعا منشي نداشت!! روي ميز چوبي يك كاغذ چسبيده شده بود كه مراجعين نام خود را روي آن مي نوشتند. هركسي ويزيت ميشد هنگام خروج نام خود را خط ميزد...
مرتب و منظم!
خوشم اومد از اين سبك، و جالب هست با وجود شلوغ بودن سالن اما همه به قوانين احترام ميذاشتند و هيچ مشكلي ايجاد نشده بود!
من نفر 41 ام بودم، نام خودم را نوشتم و روي يك صندلي نشستم...
سكوت خاصي حكم فرما بود و هيچ كسي حرفي نميزد... !
كنار من يك خانم جوان نشسته بود كه بيني چسب داشت، سرش را به ديوار تكيه داده بود و نگاهش به روبرو بود! بالاخره سر صحبت رو باهاش باز كردم، و با لبخند جواب داد... بيني اش سه ماهه بود، زير چسب تميز بنظر ميومد جمع و جور و طبيعي، اما براي قضاوت هنوز زود بود...
دختر جوان و با چهره بسيار زيبا و ملوس سمت ديگرم نشسته بود. او هم ساكت بود و گاهي به مكالمه دونفره ي ما نگاه ميكرد... كم كم به ما ملحق شد و از بيني اش برايمان گفت...
هر دو بيني زير چسب تميز بود، جاي بخيه اصلا نداشتند، (البته اون دختر خانم زيبا بمن گفت سمت راست پره بيني ام كمي جاي بخيه دارد ولي من متوجه نشدم)
از هردو شان پرسيدم متوجه لرزش دست دكتر نشده ايد؟ يكي شان گفت بله وقتي دكتر معاينه ميكند دستش ميلرزد، ديگري گفت دقت نكرده است. (اما نتيجه بخيه هاي هر دو بيني بمن اين رو ثابت كرد كه حتي اگر جواب سوال من بله هم باشد خروجي كار تميز و با كيفيت است)
دختر جواني با صورت گرد و بيني گوشتي به جمع ما ملحق شد، قصد عمل داشت و جالب بود كه ميگغت دكتر را نمي شناسم، از اينجا هرروز رد مي شوم و تابلوي دكتر را ديده ام، گفتم بيام عمل كنم! (جالب بود كه ايشان در كمال ريلكسي رفت داخل و وقت عمل هم گرفت و برگشت! )
خانم جوان ديگري روبروي ما بود و از دور ما را تماشا ميكرد، وقتي كنار من صندلي خالي شد اومد پيش من نشست تا به گفتگوي ما ملحق شود... بيني اش شش ماهه بود، طبيعي شده بود قسمت بالاي بيني يك قوز استخوني درامده بود كه نگرانش كرده بود و ميخواست با دكتر مشورت كند، وقتي من دست زدم حس كردم كمي نرم هست، بنظرم ورم بود.. عكس قبلش را ديدم، استخوني غضروفي بود، با افتادگي نوك بيني...
بعد از عمل بنظر من بيني خيلي زيبايي نداشت، معمولي بود.. حتي حس كردم نوك بيني خيلي پايين است (زاويه پايين بيني حدود 90 بود در حاليكه مي گويند استاندارد خانم ها بين 95 تا 105 هست و استاندارد اقايون حدود 90 لذا بنظرم بيني شان كمي مردانه بود...) كلوملاي بيني شون هم خيلي داخل رفته بود و از نميرخ با پره ها در يك سطح بود (در حاليكه در استاندارد مي گويند 2 ميليمتر بايد كلوملا پايينتر از پره باشد). اما خانمي بهش گفت واااااااااااي تو خيلي خوشگل شده دماغت... (خب سليقهها فرق دارد، حالا خودتون بريد ببينيد آيا مدلها مطابق نظرتون هست يا خير)
خانم ديگري با پسرش روبروي ما بود، بيني او هم عمل شده بود و كاملا طبيعي بود، باريك، اما نوك بيني او هم بنظرم زيادي پايين بود... به جمع ما ملحق شد، پرسيدم مشكل شما چيست؟ گفت دو ماهه عمل كردم و نوك بيني ام اولش خوب بود حالا حس ميكنم هرروز داره مياد پايين تر! نگرانم كه خيلي افتاده نشه...
بيني بدي نداشت، خيلي زيبا نبود ولي معمولي بود، مثل نفر قبلي! زاويه ايشان هم زير 90 بود و دقيقا حسش بنظرم درست بود كه نوك بيني زيادي اومده پايين...
عكس قبل عمل را ديدم بيني باااريك و با نوك افتاده..
ادامه دارد
ادامه مطب گردي دكتر غلامرضا احمدي:
همونطور كه انتظار ميرفت سكوت مطب كاملا شكسته شده بود و همه نفرات باهم دوستانه به تبادل تجربيات و اطلاعات مي پرداختيم...
احساس كردم الان دكتر مياد بيرون ميگه سرم رفت يكم ساكت باشيد!
خانمي وارد شدند، بيني خوكي سربالا، طول كوتاه، سوراخهاي خطي و بسيار كشيده ، پروجكشن زياد، انحراف محور بيني به سمت راست. بيني اش واقعا خراب بود، گفتم شايد عمل با كسي ديگه بوده و حالا اومده براي ترميم... در حال رصد بيني ايشان بودم كه ناگهان خانمي كه كنارم نشسته بود با صداي بلند گفت: وااااااااي خانم چقدر بيني ات قشنگه... (!!!!) اون خانم در كمال تعجب گفت واقعا بنظرت قشنگه دماغ من؟!
ميگفت شش سال قبل با دكتر احمدي عمل كردم. اون زمان دكتر فانتزي عمل ميكرد ولي الان ديگه فانتزي عمل نميكنه. گفت دكتر اصلا نظر منو نپرسيد و خودش برام اين مدلي عمل كرد... عكس قبل عملش رو ديدم. بيني قبليش وااااقعا بي ايراد بود! واقعا قشنگ بود! واقعا حسرت خوردم كه چرا بايد بيني به اون زيبايي بشه اين بيني؟
ميگفت مشكلي كه دارم اين هست كه پوست داخل دماغم حس خودشو از دست داده، وقتي آب بيني ام جاري باشد من حس نميكنم و گاهي هنگام مكالمه با ديگران ناگهان طرف مقابلم بمن تذكر ميدهد كه بيني ات را پاك كن... ميگفت ازين موضوع خيلي خجالت ميكشم و اعتماد بنفسم رو از دست داده ام...
خيلي براش ناراحت شدم.
وقتي پيش دكتر رفت دكتر گفته بود چرا دير اومدي؟ ظاهرا همونجا طي بي حسي موضعي يك تكه گوشت هم از داخل دماغش در اورد...
اميدوارم مشكلش حل بشه چون واقعا ناراحتش شدم.
خانمي با گچ وارد شد...
اصلا كبودي نداشت و ميگفت از روز اول همينجوري بودم
دختر خانم جواني وارد شد، اسفند 96 عمل كرده بود و قبل عمل استخوني بود. دماغش بد نبود ولي سليقه منم نبود.
خانم جوان زيبايي وارد شد، دماغش توي چسب بود، تميز و جمع و جور بود اما براي قضاوت زود بود...
اون خانمي كه گفتم 2 ماهه بود و نگران پايين آمدن نوك بيني اش بود بعد از معاينه ميگفت كه دكتر به او گفته كه بعد يكسال بيا دوباره نوكشو برات كوتاه ميكنم... (اما برام كلا اين موضوع عجيبه كه مگه دكتر نوك دماغ رو پايه غضروفي محكم نميذاره تا نياد پايين...؟؟؟ )
از ساعت 4 كه من اونجا بودم تا شش و نيم منتظر نشستم تا بالاخره نوبت من شد كه برم داخل...
ادامه دارد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
