دوستم برام قشنگگگگ توضیح دادد قشنگاااا
هیچ دیه دلم اروم شد
حالا بگید چرا اروم شد
چون شکمم درد میکرد و بعضی اوقات غار و غور منم فکر میکردم حاملم هرچی مامانم میگفت ببرمت دکتر میگفتم نه عادیه هیچی نیس قشنگ تجسم میکردم اون موقع که دکتر خبرو به بابام میده اونام میندازنم بیرون منم تو اشغالا بچمو بزرگ میکنم