2733
2734
یادش بخیر چه روزای قشنگی داشتم وقتی ویار داشتم وقتی اولین بار بچه هام رو تو سونو دیدم وقتی تکون خوردن و....
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد
بذارید از خودم بگم 25 سالمه اولین حاملگیم اسفند 91 بود که گفتن جواب آزمایشت مثبته و 2قلو ولی متاسفانه یکی داخل رحم و دومی خارج رحم که هر دو تا رو از دست دادم تیر92 ناخواسته حامله شدم که باز خارج رحمی شدم که مجبور شدن لوله راستم رو در بیارن
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد
تصمیم گرفتم با دردام مبارزه کنم دوباره زندگیم رو از اول شروع کنم از شهریور 92 رفتم متخصص و تحت نظر دکتر بودم تا فروردین 93رژیم غذایی و ورزش رو واسم در نظر گرفت و در کنار رژیم و ورزش آزمایشاتی رو ازم میگرفت همه چیز نرمال بود دکتر گفت اردیبهشت اقدام کن یه داروهای تقویتی بهم داد
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

🌹به تاریخ۱خرداد۱۴۰۳من سرطان را شکست دادم🌹من قوی نبودم، شجاع هم نبودم، من مجبور بودم، اجبار ادمهارو هم شجاع میکنه هم قوی🌹دیدم که کسی بر نداشت نعشم از روی زمین...خود نعش خویش به شانه گرفتم، گریستم🌹از درد به دور باشید🌹
که دوباره بچه م توی لوله گیر نکنه خلاصه اردیبهشت اقدام کردم و همون ماه حامله شدم اونم 4قلو خییییییلی خوشحال بودیم همش بچه هام رو تصور میکردم واسه هر دردی که میکشیدم کلی میخندیدم انقد خوشحال بودیم که تصورش قابل تصور نبود تا هفته 21 رسیدم که یهو شب 30 شهریور 93 انقباضات رحمی شروع شد
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد
🌹به تاریخ۱خرداد۱۴۰۳من سرطان را شکست دادم🌹من قوی نبودم، شجاع هم نبودم، من مجبور بودم، اجبار ادمهارو هم شجاع میکنه هم قوی🌹دیدم که کسی بر نداشت نعشم از روی زمین...خود نعش خویش به شانه گرفتم، گریستم🌹از درد به دور باشید🌹
و هیچ کاریش نمیشود کرد متاسفانه مرگ هر 4 فرزندم رو دیدم روزام برعکس شدن هرکی قصه منو شنیده حتی غریبه ها هم بهم زنگ میزنن و تسلیت میگن خودمم داغونم ولی نمیخوام رو تاثیر بذاره میخوام مبارزه کنم خواست خدای من اینه منم قبولش میکنم واسم خیییییلی سخته ولی....
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد
بمیرم برا دل شکستت
🌹به تاریخ۱خرداد۱۴۰۳من سرطان را شکست دادم🌹من قوی نبودم، شجاع هم نبودم، من مجبور بودم، اجبار ادمهارو هم شجاع میکنه هم قوی🌹دیدم که کسی بر نداشت نعشم از روی زمین...خود نعش خویش به شانه گرفتم، گریستم🌹از درد به دور باشید🌹
که دوباره بچه م توی لوله گیر نکنه خلاصه اردیبهشت اقدام کردم و همون ماه حامله شدم اونم 4قلو خییییییلی خوشحال بودیم همش بچه هام رو تصور میکردم واسه هر دردی که میکشیدم کلی میخندیدم انقد خوشحال بودیم که تصورش قابل تصور نبود تا هفته 21 رسیدم که یهو شب 30 شهریور 93 انقباضات رحمی شروع شد
هیچ قدرتی برتر از قدرت خدا نیست#### خداوند بهترینا رو واسه ما میخواد
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687