من بدبخت

سرمو انداختم پایین به کسیم کاری ندارم فقط از این میسوزم که تا ۳ شب درس میخونم صبحا ۸ پامیشم روزی ۱۳ ساعت درس میخونم ولی کسی نمیبینع تلاشامو اسمم در اومد ولی بتزم بی تفاوت رد شد ولی منتظر شد افت کنم ک بیوفتع به جونم باور کن سه ماه بود جایی نرفته بودم دریغ از یه لباس زیر برا خودم بخرم هر ماه پولم ماهانمو میدم مشاور یا کتاب چشامم ضعیف شده ولی نمیتونم بگم که من ببرسد دکتر چون بفهمن سرمو میبرن مامانم میگه وای به حالت عینکی بشی من چی بگم لال میشم شنا چیزی بگید 

خدا کنه فقط بتونم با مامانم راه بیام‌نمیدونی چقدر برا یه روز بدون دعوا له له میزنم خدا همچین مادریو نصیب گرگ بیابون نکنه 

متنتونو خوندم خیلی برام عالی بود کلی حالمو تغییر داد الان چنده روزه که نمیتونم خودمو وارد درس کنم متاسفانه مامانم اجازه بیرون نمیده و اگ بی خود بیام بیرون از اتاق سعی پسر این خانومو میکوبه سرم و سنگین ترین حرفش اینه که جونتم میگیرم حرفیو خوشت هم نیاد میزنم این حرفا ته دلمو میزنه ... دیگع منو اون خانوم تموم شد همه تلاشپو میگنم نبینم ولی با این وضع من ک الان مویع خوندنه و نمیتونم بخونم بدتر میکنه حالمو ..دو روزه من فقط دارم خودمو با گریع آروم میکنم ولی هر چقدر گریه میکنم خالی شم پر تر میشم 😔

چشم حتما بخدا هر کاری میکنم اهنگ خوب گوش میدم متنای خوب و انگیرشی میخونم با دوستم چت میکنم ولی دریغ از هر چیزی حتا نمیتونمم برم بیرون الکی تو اتاق وانمود درس خوندن میکنم ولی درس نمیخونم ....چون اصلا نمیتونن وارد شم ناراحتم....هیچ چیز منو نمیسوزونه جز اینکه من ۶ ماهه چوب نخریدم برا خودم فقط دوتا پد بهداشتی اون موقع مامانم الان که عیده چیزی نمیگه فقط به دختر خاله هام زنگ میزنه میگه برید خرید شما فامیل جدید دارید باید بخرید هر چیزی ..... ولی من چی من بدبخت باید تو اتاق حبس شم و حسرت یه برخورد خوب از مامانم داشته باشم ....مامانم برا همه روشن فکر هست جز من .... بهش گفتم ک یه مویه بلند صورتمو بند بنداز برع ضایس روم عصبی شد و گفت کنکور در بیای برمیدارم در نیای حق نداری دس بزنی 😊😭

❤❤❤❤❤من اصلا مشاورم اعتماد ندارم نمیتونم مسایل خونگی رو بهش میگم با مامانم در ارتباطه میترسم بره بگه وضعم از اینی که هست بدتر بشه ..... فقط متنظرم کنکور بدم بتونم جایی قبول شم برم از این شهرو خانواده دیگه بریدم بخدا اتفاقایی حرفایی میشنوم دوس دارم اونجا خودمو بکشم حساس تر از قبلم شدم ولی سعی میگنم 

ببخشید من فرض دوست داشتنشم‌نمیتونم بکنم .... اصلا ارتباطی جز سلام و دعوا ندارم با مامانم .... اون منو دوس نداره حتا تصورشم سخته برام ....اون منو اورده اذیت کنه ناراحتم کنه زندگیو زهرمارم کنه فقط نمیتونم دلیلشو بدونم چرا با من اینطوری میکنه .... مرسی عزیزم حرفاتو خیلی دوس دارم ❤❤❤❤❤❤فقط منتظرم تموم شه چن ماهه 

قربونت برم من عزیزمیییی خیلی خوشحالم کردی مرسی از راهنماییت❤❤❤

کسیو ندارم دنبال میگردم یه دقت آنلاین گیر بیارم به کسی جز اینجا نمیتونستم پناه بیارم مرسی عزیزم کمک کردی یادم میمونه حتما این پیامای خوبت ۰❤