پدر و.مادرم سنشون بالاست. خواهرم ام اس داره و افسرده. برادرم خارج از کشوره.تو تهران فامیل ندارم.
خانواده شوهرم هم از اینها که خیلی به هم.وابسته اند. من این وسط دارم از تنهایی دق میکنم.
یک پسر دارم.پونزده سالشه. اون هم الان با دوستاشه.
خودم چند تا دوست دارم ولی دوست جای فامیل رو.نمیگیره.
خیلی دلتنگم