شبی دلم خیلی گرفته از همه چیز بیشتر به خاطر علاقه ای که به یه پسر دارم ولی عشق یک طرفه اس اون با یه نفر دیگه اس و اصلا به من توجه نمی کنه استوری میزارم می یاد مسخره می کنه میگه کم تر تیکه بنداز می دونم دارم خودمو کوچیک می کنم همه چیو کامل می دونم فقط نمی دونم چه جوری به این موضوع پایان بدم خسته شدم از بس صبح و شب غصه خوردم اونم روز به روز خوش حال تر امشب دیگه طاقت نیاوردم بعد از چند هفته این بغضه ترکید
من نتونستم دردمو کمتر کنم😔بیشتر هم شده ،منو اونی که دوسش دارم همکلاسیم تازگیا متوجه شدم یکی از همکلاسیمون که دختر هس هی میره باهاش چت میکنه😔😔خیلی دلم گرفته خیلی هیچکسو ندارم دردی که تو وجودم دارم بگم😔
استارتر یه سر به تاپیکای قبلم بندازی میبینی مرده متحرک شده بودم ،اخر سر دیگه داروی ارام بخش گرفته بودم ،به خودم اومدم مشغول شدم ،نمیتونم توضیح بدم کامل ،فقط بدون الان کلی ادم زیر دستم کار میکنن و من کارافرین شدم ،وقت ندارم بش فک کنم ،میبینمش و بی تفاوت از کنارش رد میشم ،هیچ حسی بش ندارم ،فقط و فقط مال مشغلمه ،میخام بگم برا زندگیت تلاش کن و پیشرفت کن ،میبینی چطور بعدا همه برات دولا راست میشن اون که سهله ،ولی از چشمت میفته دیگه
خیلی سخته دقیقا درکتون می کنم چی میگید چند روز پیش کرونا داشتم زیاد حالم خوب نبود از بس گریه کردم اک ...
اگه باهاش وارد رابطه نشدی سعی کن فکرتو مشغول کنی چون باز میتونی نمیگم کلا ولی باهاش کنار بیای
من ۶ ماهه که باهاش کاتم البته به عنوان همکلاسی ساده چن باری حرف زدیم اونم فقط درمورد درس ولی من کنار نیومدم با این موضوع نتونستم فراموشش کنم فقط دروغ گفتم مگه میشه بایکی که بغلت کرده و بوسیده همکلاسی عادی شد😔😔😔