2777
2789
عنوان

اعتراف کده

585 بازدید | 15 پست

یه معلم نچسب داشتیم که ازش متنفر بودم ، یه روز چسب بی رنگ زدم رو صندلیش بیچاره نشت روش تا یه رب بعدش هرکاری کرد بلند بشه نمیشد ، شکر خدا پالتوش  چسبیده بود وگنه تنها راهش در اوردن مانتوش بود😂😂

کسی متوجه نشد کار من بوده ، سال بعدش خودم جلو مدیر سوتی دادم و تعهد ازم گرف😐🤣🤣🤣

چسب ریختم رو مبل خالم انداختم گردن دختر خالم 

هیییی

سایت چند دسته آدم داره(۱ اونایی که دنبال دعوان ینی تو حتی بگی طرف انقد بی فرهنگه انگار از چلغوز آباد اومده سریع میان میگن:《واقعا نمیفهمم مگه چه بدی از چلغوز آبادیا دیدین اوناهم انسانن یکم ادم باشید》(۲ اونایی که ادعای روشن فکریشون میشه مثلا طرف میاد میگه از دوس پسرم حاملم اونا میگن عیب نداره تو که گناه نکردی نیاز طبیعی انسانه برو بچرو سقط کن)(۳اونایی که پاچه خوارن هرچی میشه زرتی نی نی یار تگ میکنن)(یه عده هم هستن که کلا انرژی منفین یه جور میان میگن آی بدبختم انگار ما خودمون علی بی غمیم)(۴ این دسته خیلی رومخن اونایی که طرف قضیه مرگ و زندگیشه میان میگن ن نمد عه عجب آخی خب یکی نیس بگه بابا آدم درست اینایی که تو میگی ب چه دردش میخوره خودشاخ پندار خفن)(۵ اونایی که خودشان را برای پربازدیدی جر میدهند)(۶ کاربر های محترمی که جواب سوالتو میدن بدون نمک ریختن)(و در آخر اونایی که چندین ساله عضون ولی تعداد پستاشون ۵ تا دونه نمیشه(خیلی مظلومن)قصه ی ما به سر نرسید کلاغه به خونش نرسید😐🍃

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بچه بودم شیشه شمع مورد علاقه مامانمو شکستم و هیچی نگفتم وقتی خودش دید گفت حتما کار عممه منم ب روی خودم نیاوردم😁

💜ARMY💜                                                    به راه های اتصال یکدیگر به خدا دست نزنیم اجازه بدهیم هر کس به گونه ‌ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما ...

با یه پسر دوست بودم دوستمو بردم یه بار تا چشمش به دوستم خورد رفتم سمتش بغلش کنم منو هول داد به دوستم نگاه میکرد فرداش از کنار ماشینش رد شدیم با کلید روی ۲ تا درش محکم کشیدم دوستم گفت صدای چی بود گفتم من که چیزی نشنیدم   

هیچکس درخواست دوستی نده 

تو کلاس ما 3ردیف نیمکت چیده بود من ردیف وسط نشسته بودم استاد زبانمون مرد بود وسنش هم کمی زیاد بود وقتی داشت تو کلاس راه میرفت من پامو بردم جلو طفلک داشت می افتاد

خدا منو ببخشه 

شیطون بودم😂

خودت برای ظهورت دعا کن وبرگرد*دعای من به خودم هم نمی کند اثری*یگانه منتقم خون کربلا برگرد

هیچ وقت محبت از پدر ندیم همش دعوا،دعواا

وقتی دوستام تعریف میکردن از خانوادشون

من همه چیا قشنگ جلوه میدادم با یه خنده مصنوعی

ینی رویاهایی میگفتم که واقعیت نداشتن

خدایا  درهمه ی سختی ها دلم فقط به تو گرمه، ته دلمو خالی نکن  
بچه بودم شیشه شمع مورد علاقه مامانمو شکستم و هیچی نگفتم وقتی خودش دید گفت حتما کار عممه منم ب روی خو ...


همین عمه های بدبختو ما بدنام کردیم ، منم خیلی انداختم گردنش😂

بچه بودم شیشه شمع مورد علاقه مامانمو شکستم و هیچی نگفتم وقتی خودش دید گفت حتما کار عممه منم ب روی خو ...

بیچاره خواهرشوهرااا😂😂😂

خیلی وقتا مظلوم ان😂

خودت برای ظهورت دعا کن وبرگرد*دعای من به خودم هم نمی کند اثری*یگانه منتقم خون کربلا برگرد

با یه پسره تو حرم اما رضا بازی میکردم اونم همش جر زنی میکرد منم حرصم گرفت رفتم یه عالمه نخود کشمش از روی زمین و لای فرشا پیدا کردم دادم بهش بخوره🙂

💜ARMY💜                                                    به راه های اتصال یکدیگر به خدا دست نزنیم اجازه بدهیم هر کس به گونه ‌ی خودش به خدایش وصل شود نه به شیوه ما ...
با یه پسره تو حرم اما رضا بازی میکردم اونم همش جر زنی میکرد منم حرصم گرفت رفتم یه عالمه نخود کشمش از ...

ای واییی

خودت برای ظهورت دعا کن وبرگرد*دعای من به خودم هم نمی کند اثری*یگانه منتقم خون کربلا برگرد
با یه پسره تو حرم اما رضا بازی میکردم اونم همش جر زنی میکرد منم حرصم گرفت رفتم یه عالمه نخود کشمش از ...

واییی خیلی خندیدم😂😂

عین توف کردن خودم تو چایی دختر عموم🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز