واسه من ک نیاز دارم بهش چشم انتظاری داره
منم بچه اولم رو دوس نداشتم ب دنیا هم اومد شیرش نمیدادم خوشم نمیومد میگفتم مخیل زندگیم اومد اه 🤨
بعد مامانم تو بیمارستان آوردش داد دستم گفت شیربهش بده تا برم دسشویی الکی رفت بیرون وایساد منم دیدم خیلی گریه میکنه بهش شیر دادم یه دفعه پرید گلوش از دماغش یه قطره شیر زد بیرون چنان جیغی زدم ک نگو همه پرستارا دورم جمع شدن دیگه همون شد بچم شد جگر گوشم