2777
2789
عنوان

چه غلطی کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1814 بازدید | 93 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چرا میگی برگزیده خدا؟؟؟خدا منو دوس نداشت همچین بلایی سرم اورد

خدا عاشقته تو خوشبختی نمیدونی

مثل من خنگ بودی و هی میگفتی یکی بسه یکی بسه سر 16 سال مثل سگگگگگگگگگگگگ پشیمون میشدی

اما به خدا میگم برو بابا خدا تو نخواستی

اگه میخواستی کار یک لحظه بود

خلاصه خ.ش بحالت جانم برو کیف کن

خواهرشوهر من ۴تا شیر ب شیر پشت هم ب فاصله ی سال،یه سال اورد ،یعنی اولی یه ساله شد دومی ب دنیا اومد تا اخر ک چهارمی تو راهه  خیلی هم بهش خوش میگذره هم زایمانش راحته،هم بچه هاش ادیت نمیکنن راحت واسه خودشون بزرگ میشن  

چرا اونجوری میگه همونطور ک‌بچه ۶ماهت نفسته بخدا اینم میشه نفست 

من دیدم تو مدرسمون خواهرای ک ۸ماه فرق داشتن مثل دوست باهم بزرگ شدن 🙌

یاد خودم افتادم وقتی فهمیدم باردارم چقدر کفر گفتم چقدر ناراحت بودم چقدر زدم ب شکمم🥺

وقتی ۶سالم بود 👼🏻  بابام سرطان گرفت ب من نمیگفتن اما من خوب میدونستم🥲بابای چهارشونم جلو چشام آب میشد🥺رفتاراش عوض شده بود چند ماه بود خواهر ۶ماهمو بغل نکرده بود🥲چند ماه بود نگام نمیکردم 😔حتی ب راه رفتن ساده امم گیر میداد و دعوام میکرد 🥺ی شب تصمیم گرفتم دوسش نداشته باشم 🥲موقع خواب ک بهش گفتم شب بخیر ✨سرش پایین بود و هیچی نگف🥺سرش داد زدم تو حتی جوابمم نمیدی خوشبحال دوستام چقدر باباهاشون دوسشون دارن 🥺منم دیگه دوست ندارم🥲حتی نگاهمم نکرد 😔صبح ک از خواب پاشدم دیدم هیچکس خونمون نیس فقط خالم و خواهرم بودن ک خواهرم از گریه کبود شده بود (انگار فهمیده بود🥺)خالمم با خودش حرف میزد و میزد ب سرش 🥲وقتی بهم گفتن ک رفتی 🥺شکستم بدم شکستم 😭وقتی تو سرد خونه از دور دیدمش مثل فرشته ها شده بود 👼🏻داشت لبخند میزد 🥺وقتی مامانم گفت بد رفتاریاش و بی محلیاش بخاطر این بود ک از هم راحت دل بکنین 🥲برای بار دوم شکستم🥺 خیلی گریه کردم 😭تا رسیدیم ب خونه 🥲جاش خیلی خالی بود دیگه خونهمون. رنگی نداشت 🥺وقتی ب مامانم گفتم دلم براش تنگ شده 🥲مامانم گریه کرد و از حال رفت (فکر کردم اونم میره پیش بابام)ترسیدم 🥺ب خودم قول دادم ک دیگه بزرگ شم 🥺بچه نباشم😭دیگه گریه نکنم🥺دیگه بغض نکنم 🥲دیگه سراغشو نگیرم 😔دیگه راجبش حرف نزنم🥺میدونی الان چندساله از اون سال ها گذشته و من هنوز سر قولم هستم ولی بعضی وقتا دلم میگیره 🥲بغضم گلومو پاره میکنه 🥺بعضی وقتا دلم اونقدر براش تنگ میشه ک دوست دارم بمیرم 🥺کاش بود مثل دخترای دیگه سر عقد میگفتم با اجازه پدرم بله 🥺کاش بود عروس شدنم رو میدید👰🏻‍♀️کاش......
نگهش دار منم یه بچه ی هفت ماهه داشتم حامله شدم  نگهش داشتم و الان دوست هم هستند یکم سخته ولی م ...

نه سقط میترسم بکنم اما دارم دیوونه میشم

برا سلامتی نی نیم لطفا صلوات بفرستید❤️❤️خدا جونم مرسی نا امیدم نکردی❤️

بچها چیکار دارید شاید اسی شرایطتشو نداره

..وقتی شرایطشو نداره یه بچه رو بدبخت کنه؟؟

نه که دوستت نداشته باشم...نه!     فقط میترسم ازت..پیچیده ای!    همونقدر که نداشتنت سخته...داشتنتم سخته!همونقدر که بلدی منو بخوندونی... بلدی اشکم رو در بیاری!   همونقدر که مهربونی...همونقدرم بی تفاوتی!     میدونی آدم نمیتونه کنارت اروم بگیره همون قدر که بلدی امن باشی و اروم ، ممکنه آدم رو پرت کنی ته دره:)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز