خونه دوستم رفتم بازی یه کار خرابی کردم گفتالان میرم به بابام میگم ، من ترسیدم گفتم من الان تبدیل به مجسمه میشم که بابات فک کنه من یه مجسمم کاریم نداشته باشه ، خودمو بی حرکت کردم
پلک نمیزدم دستامو 👈👉 اینجوری که مثلا من مجسمم ، خیلی خنگ بودم 😁
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی
۱-بلند وسط جمع گفتن تتلوام تتلو،یکی از بچه هارفت دست شویی اون یکی گفت عسل رفته بگوزه،شرت آقات چین چینه
تیکر بار داری نیس 🙊حسبی الله وکفا ❤. تسلیم نشی بردی حتی اگه آسفالتت كرده باشن✌🏻 هرچی برای من میخوای چه خوب چه بد خدا صد برابرشو به خودت بده انشالله😉. بگو ماشالله 😁. هرچیزی زکات داره زکات خرد هم تحمل نادان هاست🙂
منم داشتم به پسرم نگارش یاد میدادم بهش گفتم یه کلمه بگو توش هم داشته باشه هر چی فکر میکرد چیزی به ذهنش نمیرسید منم راهنمایش کردم گفتم مامان حسین که دیوار به دیوار ما هستن چه نسبتی با ما دارن منظورم هم سایه بود گفت نمیدونم گفتم همسایه میشه حالا تو فکر کن یه کلمه بگو که هم داشته باشه گفت مامان علی همسایه دیگمون من دیگه رد داده بودم
اون روزی تومرکزخریدیه پسرکوچولوبودمامانش گفت اقامهران اگه دست منوول کنی گم میشی یه شلوارلی پاش بودقسمت باسنش گشادبودعین مردای بزرگ شده بودگفت من دستتوول می کنم یه طرف دیگه هم میرم شماهم دنبالم میای اونقدرجذبه داشت
بهترین ادمهای زندگی همانهایی هستندکه وقتی کنارشان می نشینی چایی ات سردمی شودودلت گرم