چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
منم اصل کاریارو انجام دادم،اتاق خوابارو با شوهرم ریختیم بیرون و هرچی اضافه بود انداختم دور و یه گردگیری درست حسابی کردم،فقط مونده آشپزخونه و حال که دو روزه تمومه
کمک داری ؟ همش فکر میکنم با بچه کوچولو چجوری اسباب کشی میشه کرد
نه تقریبا یه روز خواهرم بچه رو نگه داشت رفتماونجارو تمیز کردم. وگرنه وسیله جمع کردن و اینا نه. همسرم البته کمکم هست. واقعا دارم فک میکنم مستاجری چقد سخته🤦♀️