دختر خاله عزیزم که 21 سالش بود امروز بعد از تحمل یک سال و نیم درد و رنج سرطان پر کشید
خدا میدونه چقدر اذیت شد و زخم زبون شنید
موهای خوشگلش که تا وسط کمرش بود شب خابید صبح رو بالش بود
پدر و مادرش همی تک دخنر رو دارن
دارم دیوونه میشم اصلا نمیدونم چی بگم راهم ازش دوربخاطر بچم نمیتونم برم
خواهشا فاتححه براش بخونید
فاطمه محمدی
بزن تبـــر ، محـــــــــکم بزن ، من خدا ِ پشتم . . .